From مدار شریعت |
From مدار شریعت |
From مدار شریعت |
From مدار شریعت |
در توضیح این عکس ها که همه متعلق به آرشیو شخصی اینجانب می باشد، می توانید بخش دوم از روایت خسروشاهی از فراز و فرودهای حزب خلق مسلمان و آیتالله شریعتمداری را بخوانید (ویژه نامه روزنامه جوان - یادمان بیست و یکمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) - نیمه خرداد 1389):
-استاد خسروشاهی: در اوج بحران فعالیتهای حزبی، ناگهان آقای شیخ صادق خلخالی با نوشتن مقالهای تحت عنوان: "بهانهها را از دست خائنان باید گرفت " در روزنامه اطلاعات مورخ 2/2/58 ضمن حمله به تأسیس حزب جدیدی به نام خلق مسلمان كه به هیچوجه صلاح و مصلحت رهبران و جامعه اسلامی ما نیست!، از "حضرت مستطاب آیتالله العظمی شریعتمداری كه كاملاً حسن نیت دارند " خواستند كه بهانهای به دست خائنان و ایادی و اوباش رژیم سابق داده نشود تا زیر پرچم "حزب خلق مسلمان " به سینهزنی بپردازند ". این حمله بیموقع و یا حساب نشده، باعث نفرت و انزجار مردم ساده و مسلمانی گردید كه با حسن نیت به دنبال حزب اسلامی جدید، قصد فعالیت در راستای اهداف نظامی اسلامی داشتند و با تصور اینكه هدف نویسنده مقاله ایجاد نظامی تكصدایی و خفه كردن دیگران است و یا مقاله نوعی اهانت به آیتالله شریعتمداری است، به پا خاستند و تظاهرات و راهپیماییهای اعتراضآمیز همه جا را فرا گرفت. متأسفانه همزمان با راهپیماییهای بزرگ در تبریز و به عنوان پشتیبانی از آیتالله شریعتمداری و حزب خلق مسلمان، ناگهان در یك اقدام كاملاً مشكوك در پشت بام منزل آیتالله شریعتمداری، نگهبانی به نام "علی رضایی " با شلیك گلوله كشته شد كه موجب تحریك و خشم بیشتر مریدان و مقلدان ایشان در قم و سپس آذربایجان گردید.
وقتی از تبریز به من خبر داده شد كه مقدمه یك تظاهرات وسیع و راهپیمائیهای سراسری در آذربایجان فراهم شده و عناصر و سازمانهای ضد انقلاب، مردم را به شركت در این تظاهرات تشویق میكنند؛ بلافاصله به دیدار آیتالله شریعتمداری رفتم و چون ایشان ظاهراً همچنان به صداقت من اعتماد داشتند، از ایشان خواستم كه طی اعلامیهای، این راهپیمائیها را منع و تحریم كنند تا دشمن مشترك سوء استفاده نكند.. . ایشان با تأثر از كشته شدن بیدلیل یك نگهبان كه روی عقیده و ایمان به نگهبانی میپرداخت، گفتند: "من كه دعوت به انجام تظاهرات نكردهام تا آن را لغو كنم. این قبیل اعمال، عكسالعملهائی دارد كه طبیعی است. " من توضیح دادم كه كسی موافق این اعمال نیست و این جنایت، در تاریكی شب رخ داده و اصولاً معلوم نیست كه از طرف چه كسی یا چه گروهی صورت گرفته است و بهطور طبیعی از پائین كوچه نمیتوان به قلب یك فرد در پشت بام شلیك كرد، پس این هدفگیری در تاریكی شب، از محلی خاص و برای هدف خاصی است و باید از واكنشها جلوگیری به عمل آید. ایشان گفتند: "من فكر میكنم تا فردا ببینم چه میشود! "
من در اثر معاشرت درازمدت با ایشان، میدانستم وقتی آیتالله شریعتمداری مسئلهای را به "فكر كردن " موكول میكند، آن كار انجام نخواهد گرفت و به منزل برگشتم تا ببینم خدا چه میخواهد كه در این بین دكتر ابراهیم یزدی به من زنگ زد كه شبانه برای امر مهمی از طرف هیأت دولت به قم آمده و میخواهد با آیتالله شریعتمداری ملاقات كند و دفتر ایشان میگوید كه "دیر وقت است، فردا بیائید "!. . . بهسرعت خودم را به در منزل آیتالله شریعتمداری رساندم. دكتر یزدی آنجا قدم میزد. با منزل ایشان تماس گرفتم و بالاخره، قرار شد همراه دكتر یزدی به داخل "اندرونی " برویم، چون دیروقت بود و ایشان "بیرونی " نمیآمدند. در اتاق دم در ورودی اندرونی نشستیم و من قبل از آمدن آیتالله شریعتمداری به دكتر یزدی گفتم كه اگر ما امشب نتوانیم از ایشان اعلامیهای در منع تظاهرات بگیریم، یقیناً فردا هرگز این امر عملی نخواهد شد و تصریح كردم كه چون سیدحسن شریعتمداری در تهران است و شب بر میگردد، به یقین روی اهدافی كه دارد مانع از صدور بیانیه خواهد شد.
در این هنگام آیتالله شریعتمداری وارد اتاق شد و دكتر یزدی شرحی از وخیم بودن اوضاع و تحركات ضد انقلاب گزارش داد و از طرف دولت خواستار صدور بیانیهای شد، اما آیتالله شریعتمداری موضوع را به "فردا " موكول كرد. من و آقای دكتر یزدی بر ضرورت صدور شبانه بیانیه تأكید كردیم و ایشان سرانجام به من گفتند: "شما یك چیزی بنویسید تا من ببینم و امضا كنم. " من بلافاصله در یك صفحه، یك بیانیه ملایم در ضرورت جلوگیری از اقداماتی كه موجب سوء استفاده دشمن و "امپریالیسم " میگردد، نوشتم و به ایشان دادم. آیتالله شریعتمداری چند جمله یا كلمه را اصلاح نموده یا تغییر دادند و به من گفتند یك سطر به آخر آن با خط خودم اضافه كنم تا ایشان امضا كنند و آن خط این بود: "البته هر وقت ضرورت شد، خود ما دستور تظاهرات و راهپیمایی را خواهیم داد " و من آن را اضافه كردم و ایشان بیانیه را امضا كردند. من پس از امضا و فیالمجلس متن آن را پاكنویس كرده و به دكتر یزدی دادم كه شبانه در رادیو و تلویزیون پخش گردید و طبق معمول! اصل نسخه را برای "آرشیو " خود، نگه داشتم. متن آن بیانیه با دستخط من و جملات اصلاح شده با خط آیتالله شریعتمداری به قرار زیر بود:
بسمه تعالی
واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا
ملت مسلمان ایران
مردم قهرمان آذربایجان
برادران عزیز شهرستان قم
طبق اطلاعات واصله، قرار بوده است كه در تبریز و بعضی دیگر از شهرستانها تظاهراتی به عنوان پشتیبانی از ما راه بیندازند. ولی با توجه به اینكه در چنین شرایط حساس و بحرانی كه مملكت نیازمند به آرامش و اتحاد كلمه میباشد، ممكن است این گونه تظاهرات توسط عناصر مزدور وابسته به امپریالیسم مورد سوء استفاده بشود و منجر به حوادث نامطلوب و غیرقابل جبرانی شود. بدین وسیله از عموم مردم متدین سراسر ایران میخواهیم كه از هرگونه راهپیمائی و تظاهرات خودداری نموده و اجازه ندهند كه دشمنان اسلام از فرصت سوء استفاده كنند والبته هر وقت ضروری شد، خود ما دستور تظاهرات و راهپیمائی را خواهیم داد.
16 محرم الحرام 1400 هجری ـ قم
سید كاظم شریعتمداری
نگهبانی كه در پشت بام منزل آیتالله شریعتمداری كشته شد، كه بود و چه سمتی داشت؟
- مرحوم علی رضائی پاسدار یا نگهبان منزل آیتالله شریعتمداری را من میشناختم. او حدود سی سال داشت و یك كارگر آذری و دارای همسر و فرزند بود. روزها قالیبافی میكرد و شبها اوقات فراغت خود را به نگهبانی در منزل ایشان میپرداخت. تشییع جنازه مفصلی از او به عمل آمد و حجت الاسلام آقای حاج سید حمید ملكی نماز میت را در صحن حضرت معصومه(س) اقامه نمود. تشییعكنندگان كه به هزاران نفر میرسیدند، پیكر او را با شعارهای تندی بدرقه كردند. كاظم سراج انصاری مسئول روابط عمومی حزب خلق مسلمان در استان خراسان و از اقوام مرحوم حاج سراج انصاری، اداره مراسم را به عهده داشت. یكی از شعارهایی كه همشهریان من به تركی میدادند چنین بود: "آیتالله هه برنا چیزجانی قوربان ایلروخ، گر اونا توهین اولا، دنیانی ویران ایلروخ (این جان ناچیز را قربان آیتالله میكنیم. اگر به او توهین شود، دنیا را ویران میكنیم؟! " امام خمینی(ره) برای جلوگیری از گسترش فتنه، همراه مرحوم حاج احمد آقاخود به منزل آیتالله شریعتمداری آمدند و من در موقع ورود ایشان، در آنجا حضور داشتم. چون ملاقات خصوصی بود، من در آن شركت نداشتم و از مذاكرات هم مطلع نشدم، ولی اعلامیهای كه امام همان وقت صادر كردند، حاكی از نگرانی ایشان از توسعه فتنه است كه با این بیانیه از این امر جلوگیری كردند. متن اعلامیه امام خطاب به ملت ایران چنین بود:
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف و مبارز ایران ایدهم الله تعالی. در این موقع حساس كه كشور عزیز و اسلام بزرگ روبهرو با آمریكای خونخوار است و لازم است همه قشرها باهم هماهنگ و همصدا در مقابل دشمن بزرگ بایستند و فرصت به دست عمال اجانب و ریشههای گندیده طرفداران رژیم سابق ندهند؛ معالاسف گاهی شنیده میشود كه اشخاص بیخبر از عمق مسائل، تحت تاثیر بدخواهان غائله به پا میكنند و خدای نخواسته موجب اختلاف و شكاف میشوند. من اكیداً از همه ملت شریف میخواهم كه از مطالبی كه باعث اختلاف و بهرهبرداری دشمن است، احتراز كنید و به مراجع عظیمالشأن و علمای اعلام احترام گذارید. برادران! بدانید فاجعهای كه در منزل حضرت آیتالله شریعتمداری پیش آمد، به دست توطئهگران است كه باید محكوم شود و توجه داشته باشند كه این نحو امور را توطئهگران تكرار نكنند. من از همه قشرهای جوان دانشگاهی و مدارس علوم دینیه و روشنفكران و دانشمندان و نویسندگان عاجزانه استدعا میكنم در این وقت حساس از هر گونه اختلاف دست برداشته و دشمن بزرگ را هدف قرار دهند. من امروز این امر را تكلیف شرعی الهی و وظیفه ملی میدانم. از خداوند تعالی وحدت كلمه ملت و عظمت اسلام و مراجع عالیقدر و پیروزی ملت مسلمان را خواستارم.
روح الله الموسوی الخمینی - 16 محرم الحرام 1400، 15 آذر ماه 1358
پس از اعلامیه آیتالله شریعتمداری و حضرت امام آیا غائله پایان یافت و یا دشمنان برای رسیدن به اهداف خود، به اجرای توطئههای دیگری پرداختند؟
- البته قابل پیش بینی بود كه توطئهها ادامه یابد و برای جلوگیری از نتایج آن، هیئتی از شورای انقلاب با عضویت آقایان: مهدوی كنی، مهندس بازرگان، اكبر هاشمی رفسنجانی، احمد خمینی، دكتر یدالله سحابی به قم آمدند و پس از مذاكرات طولانی، به نتایج مثبتی رسیدند و قرار شد بهتدریج اجرا شود، ولیمتأسفانه همانهایی كه من میترسیدم از اعلامیه دادن آیتالله شریعتمداری جلوگیری كنند و ما در غیاب آنها، آن اعلامیه را شبانه از ایشان گرفتیم و پخش شد، به توطئه ادامه دادند. نخست اعلام كردند كه این اعلامیه قبل از شهادت نگهبان بیت آیتالله شریعتمداری بوده و ثانیاً چون توافقات به عمل آمده اجرا نمیشود، تظاهرات باید ادامه یابد.
بیشتر در وبگاه مدار شریعت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر