۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه

همیشه آیة الله مصباح را دوست داشته و دارم

در ذیل این مطلب


آیة الله مصباح استاد من است و به شاگردیش همیشه افتخار کرده و می کنم، اما این افتخار را بر انسان سخت می کند و واقعیتش سر از کارش در نمی آورم، چون نه ساده است، نه بیهوده کاری می کند، نه آنقدر ضعیف و نیازمند است که کارهایی را به انگیزه هایی کند که خیلی ها می کنند. سال ها پیش که خطیب قبل از خطبه در نماز جمعه شده بود و درجات شهروندان را تعیین می کرد، خیلی ها بدترین و نارواترین اهانت ها را بر او روا می داشتند و من می آشفتم- به ویژه از دوستان دیرینه ای که خود نیز شاگردش بوده اند!- و می گفتم در جوگیری دوم خرداد که نباید حرمت شکست، ایشان قطعا نه جیره خوار است و نه اساسا روحیه ای ضعیف و خوار دارد، نه مجیز گوست و نه اجازه ی کسی را برای اظهار نظر طلب می کند، حالا نظراتش هم فیما نعلم اینها نباید باشد، و من نمی فهمم، اما چرا به خدمات و زحمات و علم و فضلش حمله می کنید؟ دوستان و دیگران می گفتند ایشان در نظرش آزاد، اما تریبون نماز جمعه چرا در انحصار ایشان قرار گرفته؟ و راست می گفتند، اما می گفتم نمی دانم و پیش خودم به نتیجه نمی رسیدم و جرأت هم نداشتم اساسا که از ایشون سوال کنم در این موارد، چون اساسا به تجربه می دانستم که بهتر است فقط شاگرد باشم و نه مرید و هم مشرب، تا استادانم را از دست ندهم.
اما این مطلب را که خواندم از این جهت جوش آوردم که از لبان مبارک خودشان به یاد دارم این خاطره یا نقل خاطره را، که یک روز آیة الله بروجردی قدس الله سره در مسیر درس یا مسجدشان بودند و پیرمردی عوام آمد و افتاد به زور که پایشان را ببوسد و آیة الله بروجردی حرام می دانستند مطلقا-مگر برای فقط پیامبر- و شرک می یافتند که کسی پای انسانی را ببوسد-مگر مرد پای زنش را که گویا در روایاتی آمده باشد- و هی آقای بروجردی مطلب را گفتند و پیرمرد که گوشسش سنگین بود نمی شنید و همینطور افتاده بود به پای ایشان و آیة الله خواست با عصا او را متوجه کند و از دستش در رفت و ضربه ای شدید به سر پیرمرد بیچاره اصابت نمود و خونین و مالین شد. آیة الله آنقدر شرمنده شدند که کلی از او دلجویی نمودند و حلالیت طلب کردند و کفاره ای هم دادند و چند روزی هم روزه گرفتند.
خاطرم هست که همین زمان گفتم که آیة الله منتظری هم این را برایم نقل کرده بودند و اشاره کرده بودند که آقای بروجردی بوسیدن دست رو هم مشروط می دانستند به اینکه طرف از سادات جلیل و متقی باشد و نیت انسان این باشد که دست او را به عنوان سمبل دست نبی اکرم و احترام به او می بوسد و الا شرک است، یک استثناء هم دست پدر و مادر را بوسیدن است. ایشان فرمود: اینا رو تو جریان نیستم ولی همه دست علما و مراجع را می بوسند، یعنی همه مشرکند، بله بوسیدن پا یقینا حرام است. ضمنا ایشان در مورد علامه ی طباطبایی حرف می زدند که به مناسبتی این خاطره نقل شد
ضمنا حرمت بوسیدن پا منحصر به آقای بروجردی نیست و عند اللزوم فتاوای مراجع را جمع کرده و تقدیم می کنم.
من همیشه آقای مصباح را دوست داشته و دارم و پاس ایشان را داشته و دارم، اما حق بدهند که روز به روز این احساس صادقانه را دشوارتر می کنند، و شرمنده و بی جواب و بی دفاع رهامان می کنند در برابر کسانی که طعنه هاشان بر دلمان سنگینی می کند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر