۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

گفت و گو با شیخ محمدجواد فاضل‌لنکرانی

گفت و گو با شیخ محمدجواد فاضل‌لنکرانی

مرحوم آیت‌الله‌العظمی محمد فاضل‌لنکرانی از مراجع تقلیدی بود که پیش از آن ده سال مدیریت حوزه علمیه قم را برعهده داشت. او شاگرد امام خمینی و از مدافعان نظریه ولایت فقیه بود که به منش سنتی حوزه وفادار و از این رو با کمک مالی رسمی از سوی دولت به حوزه مخالفت می‌کرد که در گوشه گوشه خاطراتش می‌توان این دیدگاه را دید. آیت‌الله محمدجواد فاضل‌لنکرانی، فرزند این مرجع فقید که اکنون ریاست موسسات به یادگار مانده از پدر را هدایت و مدیریت می‌کند، در سال‌های گذشته بارها اشاراتی به این مسئله کرده بود. این بار، از او خواستیم که اشارات را تشریح و بسط دهد و لایه‌لایه نظرات این مرجع تقلید را بازگشایی کند. او نیز دعوت ما را پذیرفت و در میانه سخن در پاسخ به پرسش‌هایمان دلایل خود را نیز بازگو کرد و راهکارهایش را بر گوشه‌های انتقادش مزین کرد و درباره نظام مالی موسسه حوزوی تحت مدیریتش گفت: « یک ریال هم از دولت و راه‌هایی غیر از سهم امام(ع) دریافت نکرده‌ایم. »

***

مرحوم آیت‌الله‌العظمی محمد فاضل‌لنکرانی سال‌ها مرجع تقلید بودند و پیش از آن مدت مدیدی مدیر حوزه علمیه قم. با توجه به این دو جایگاه، نگاه ایشان به «کمک دولتی به حوزه» حائز اهمیت است؛ چراکه اگر نظری در این باره داشتند، نظر مرجع‌تقلیدی برآمده از سال‌ها مدیریت حوزه بود. دیدگاه ایشان در این باره چه بود؟

ایشان همچون استادشان؛ امام خمینی(ره) معتقد بودند، حوزه همانطور که از لحاظ علمی، معنوی و سیاسی باید مستقل باشد، از لحاظ مالی هم باید اینگونه عمل کند و فقط با سهم مبارک امام (ع) و خمس اداره شود. چراکه یکی از مصارف اصلی جعل خمس برای منصب امامت، ترویج دین، تشکیل حوزه‌های علمیه و تربیت طلاب است. ایشان باور داشتند که حوزه‌های علمیه همیشه باید فقط متصل به همین منبع باشند. خاطره‌ای را از قول ایشان نقل می‌کنم: مرحوم والد در اوایل انقلاب که بخشی از اموال رژیم گذشته در اختیار دولت وقت قرار گرفته بود، خدمت امام(ره) رسیدند. به امام گفتند: وضع مالی حوزه درحال حاضر بسیار سخت و اسفبار است. شما اجازه دهید که دولت بخشی از اموال همچون کارخانجات را که در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفته است، به حوزه بدهد تا منافع آن صرف تربیت طلاب شود تا با خیال راحت به اداره آن بپردازیم. امام به شدت مخالفت می‌کنند و می‌فرمایند: من به هیچ‌وجه اجازه چنین کاری را نمی‌دهم. مرحوم والد می‌فرمودند: امام مخالفتشان بسیار شدید بود؛ نه اینکه تلویحی باشد و مثلا بگویند در این شرایط مصلحت نیست.

اما گویی امام کمک‌هایی به حوزه می‌کردند؟

امام به عنوان یک مرجع تقلید؛ کما اینکه مرحوم والد هم در دوران مرجعیتشان به حوزه کمک می‌کردند و امروز هم مراجع بزرگوار بودجه‌هایی را اختصاص می‌دهند، مبلغی ( شاید حدود 200 هزار تومان) را در اختیار شورای مدیریت قرار می‌دادند. همانطور که مرحوم آیت‌الله‌العظمی گلپایگانی هم پولی را برای حوزه در نظر می‌گرفتند. مرحوم والد می‌گفتند: به امام گفتیم، لااقل این مبلغی که به حوزه می‌دهید، افزایش دهید. اما ایشان با این پیشنهاد هم مخالفت کردند. آیت‌الله‌العظمی فاضل‌لنکرانی درباره نظر امام می‌فرمودند: ایشان مجموعا با تبدیل شدن حوزه به تشکیلات اداری مرسوم و تشریفاتی مخالف بودند. البته بر سامان یافتن حوزه و تقویت آن تاکید داشتند و فراوان می‌توان مواضع ایشان را در صحیفه دید. در زمان مدیریت مرحوم والد بر حوزه علیمه قم، تمام حوزه با داشتن حدود 20 هزار طلبه فقط با شورای مدیریت و 12 کارمند اداره می‌شد. این مدیریت به گونه‌ای بود که آیت‌الله استادی در مجلسی بر فراز منبر ‌گفتند: امروز کارهایی که در حوزه در حال انجام است، استمرار برنامه‌های مدیریت آیت‌الله فاضل است.

مرحوم آیت‌الله‌العظمی فاضل‌لنکرانی به چه دلیل این دیدگاه را داشتند؟

هویت روحانیت، هویت خاصی است و با تشکیلات و کادر اداری خشک و بی‌اثر که زمان زیاد و هزینه گزافی را مصرف می‌کند، سازگاری ندارد؛ چراکه تجربه نشان داده است که پویندگان علم و دانش چنانچه بخواهند در گیرودار اینگونه امور قرار بگیرند، صدمه خواهند خورد. شاید روحانیت مسیحی یا اهل سنت دارای نهادی تشکیلاتی اینچنینی باشند، اما روحانیان شیعی اینگونه نیستند و چارت تشکیلاتی متصلب و مضر برنمی‌تابند؛ یعنی تقسیم‌بندی زیاد بخش‌های مختلف درون حوزه معنا ندارد. برای بخش‌هایی همچون امتحانات اشکالی ندارد ولی نباید همه امور حوزه را بخش بخش کرد و سازمان عریض و طویل اداری بنا کرد. البته این مسئله، به معنای مخالفت با برنامه‌ریزی نیست؛ چراکه برنامه‌ریزی در هویت روحانیان شیعی وجود دارد. اساسا عالمان و فقیهان موفق شیعه کسانی هستند که در زندگی از نظم خاصی برخوردار هستند.

در این ده سال که ایشان حوزه را مدیریت می‌کردند، حوزه علمیه قم با چه بودجه‌ای اداره می‌شد؟

تنها بودجه کمکی به حوزه از سوی مرحوم امام و مراجعی همچون مرحوم آیت‌الله گلپایگانی پرداخت می‌شد. کل بودجه کمکی ماهانه حوزه علمیه قم حدود 250 هزار تومان بود. مسولان حوزه با این بودجه حوزه را اداره می‌کردند. غیر از این، شهریه طلاب هم از سوی مراجع پرداخت می‌شد. اتکای روحانیت، حوزه و مدارس علمیه به مردم، خیلی از مشکلات مالی را حل می‌کرد.

چرا ایشان با بودجه‌های کمکی دولت به حوزه مخالف بودند؟

ایشان با اینکه برنامه و نبض فعالیت‌های حوزه بر اساس بودجه دولتی اجرایی شود، مخالف بودند. به یاد دارم، زمانی جناب آقای هاشمی‌رفسنجانی، رئیس جمهور وقت در قم اظهارنظری کردند و گفتند: « باید امروز براساس نیازهای جهانی، حوزه از نظر کمی و کیفی رشد کند. این رشد، تنها با وجوهات شرعی امکان‌پذیر نیست و حتما باید حوزه در ردیف بودجه دولت قرار گیرد تا برنامه‌های حوزه با خیال راحت اجرایی شود. » مرحوم والد به من گفتند که تهران برو و چند مطلب را به آقای هاشمی بگو. اولین مطلب این بود که اصلا فلسفه اصلی پرداخت خمس برای این است که ارتباط بین مردم با مراجع و روحانیت همیشه محفوظ بماند. کسی که خمس می‌دهد، برای انجام یک واجب شرعی به این اقدام می‌پردازد و آن مرجع هم باید در بهترین راه آن را خرج کند. اگر مردم ببینند که دولت به حوزه‌ها کمک مالی می‌کند، دیگر یا اصلا خمس نمی‌دهند یا اگر هم پرداخت کنند، به روحانیت و مراجع نمی‌دهند، بلکه خودشان در راهی خرج می‌کنند. اگر هم رابطه مردم با روحانیت قطع شود، دیگر از آن تاثیرگذاری دین و روحانیت در مسائل اعتقادی، اجتماعی و سیاسی خبری نخواهد بود. البته منظور این نیست که تمامی راه‌های ارتباطی مردم و روحانیت این مسئله است، بلکه این یک راه مهم و تاثیرگذار است. خداوند نیاز طرفینی را میان مردم با روحانیت و حوزه بنا گذاشته است که نباید مخدوش شود. این رابطه، رابطه امت با امامت است که در هیچ مکتب همچون تشیع وجود ندارد. این رابطه به گونه‌ای است که با اذن امام تمام امور مشروعیت پیدا می‌کند. متاسفانه به فلسفه خمس توجهی نمی‌شود و رسانه‌ها به خصوص رسانه ملی هم سهل‌انگاری می‌کنند و در این باره فرهنگ‌سازی نمی‌کنند. ایشان همچنین به من گفتند که به آقای هاشمی‌ بگو: شاید الان بودجه دولتی تاثیرات و آسیب‌های خود را نگذارد، اما ممکن است بعد از سال‌ها، مثلا 50 سال دیگر این واجب شرعی و ارتباط تنگاتنگ مردم و روحانیت قطع شود. جلسه من با آقای هاشمی حدود یکی، دو ساعت طول کشید که ایشان در نهایت گفتند: نظر آیت‌الله فاضل کاملا درست است. من این را می‌پذیرم ولی به هر حال باید برای نیازهای گسترده به روحانیت برنامه‌ای پیش‌بینی و راهکارهایی طراحی شود.

گویا این مسئله که مورد تاکید مرحوم والدتان بود، از نکاتی است که استاد مطهری منتقد آن بود و آن را باعث عوام‌زدگی روحانیت می‌دانست؟

بر این نظر شهید مطهری(ره) باید تعلیقه زد. اگر مردم متوجه باشند که این خمس به مراجع و روحانیت به عنوان اموال شخصی داده نمی‌شود، بلکه به عنوان واجب شرعی به صورت امانت در اختیار آنان قرار داده می‌شود و همچنین جزو اموال شخص خمس ‌دهنده و گیرنده نیست، این اتفاق نمی‌افتد. نقل شده است که یکی از تجار بزرگ پولی را به عنوان وجوهات خدمت امام خمینی(ره) برد و اندکی با منت پول را تحویل ایشان داد. امام فورا آن را پس دادند و قبول نکردند و فرمودند: « ما باید منت داشته باشیم که پول را از تو می‌گیریم؛ نه اینکه تو بر ما منت بگذاری. » نمی‌خواهم از این نظر آقای مطهری تعبیر به اشتباه کنم، اما به هر حال به رغم ارادتم به ایشان، به این نظر اشکال طلبگی دارم. اگر درباره وجوهات شرعی همچون خمس فرهنگ‌سازی کردیم و فلسفه آن را برای مردم گفتیم، هیچگاه از این راه، عوام‌زدگی به دامان روحانیت راه نخواهد یافت.

وضعیت کنونی حوزه‌های علمیه در مورد دریافت بودجه با نظر آیت‌الله‌العظمی فاضل‌لنکرانی چه نسبتی دارد؟

مرحوم والد با این مسئله که برنامه کنونی و برنامه 20 ساله حوزه به بودجه دولتی مبتنی باشد، کاملا مخالف بودند. اما اگر نهاد روحانیت فقط مورد حمایت قرار گیرد، اشکالی ندارد. مثلا همه مردم بیمه درمانی دارند، اشکالی ندارد که طلاب هم داشته باشند. این کمک‌ها باید کمک‌هایی باشد که همه جامعه داشته و ضروری هم باشد. یا تسهیلاتی همچون کاغذ برای حوزه مهیا کنند؛ این هم اشکالی ندارد. دادن برخی بن‌های رفاهی هم بلااشکال است. بلکه با بودجه‌هایی مخالف بودند که نبض فعالیت‌های اصلی حوزه به آن وابسته شود و این مسئله را مضر می‌دانستند. به یاد دارم، آن روزها که تازه دولت به طور غیرمستقیم به حوزه بودجه می‌داد، آیت‌الله استادی و جناب‌آقای حسینی‌بوشهری به دیدار ایشان آمده بودند. مرحوم والد با ناراحتی می‌گفتند: « این بودجه را نگیرید؛ چراکه در درازمدت به حوزه صدمه خواهد زد. » امروز مراجع، فقها و اساتید ارشد حوزه با کمک‌های دولتی به حوزه مخالف هستند. اما متاسفانه حوزه در بخش‌هایی بودجه‌گیر دولت شده است. البته الحمدلله شهریه روحانیت به هیچ وجه از این بودجه تامین نمی‌شود و فقط با پول مراجع تقلید (از وجوهات مردمی) توزیع می‌شود. خدا نکند که روزی برخی دولتمردان به فکر کمک مالی به این بخش بیفتند.

اعضای شورای عالی حوزه که پذیرفتند، بودجه از دولت بگیرند، با نظر بزرگان حوزه بیگانه نیستند. پس به چه دلیل حاضر شدند که این اقدام را انجام دهند؟

البته بودجه‌ای که در حال حاضر شورای عالی حوزه از دولت می‌گیرد، به جهت امور عمرانی و تعمیر مدارس و امور درمانی طلاب است و به امور جاری حوزه، از قبیل شهریه طلاب و برنامه‌های علمی، آموزشی و پژوهشی حوزه ربطی ندارد. اما آنچه که باعث شده، برخی از آقایان به گرفتن بودجه دولتی راضی شوند، این است که آنان با موج بزرگ نیازهای جهان اسلام و جامعه دینی کنونی روبرو شده‌اند. اکنون‌ به ده‌ها مفسر، محقق، مبلغ و... در مسائل دینی نیازمند هستیم که تربیت آنان بودجه می‌خواهد. دنیا امروز به حوزه علمیه قم توجه کرده است و این دوستان فکر می‌کنند که برای حرکتی جهشی در حوزه و ارتقاء آن، راهی غیر از این وجود ندارد. وگرنه مطلع هستم که همه این بزرگواران با دریافت بودجه از دولت موافق نیستند و از باب اظطرار به این مسئله تن داده‌اند. در همین دوره اخیر که وضعیت اقتصادی جهانی با مشکل روبرو شد و دامنه آن به ایران رسید و قرار شد، در بودجه‌های دولت تغییراتی صورت بگیرد، به این دوستان گفتم: « همان موقع که امثال پدرم گفتند که بودجه دولتی نگیرید، برای همین مواقع بود تا به این بودجه وابسته نشوید و برنامه‌هایتان با مشکلاتی روبرو نشود. اگر بودجه نصف شود، برنامه‌های شما در حوزه متوقف و آبروی روحانیت مخدوش می‌شود. » البته ممکن است، عده‌ای با اصل این کمک از سوی دولت و حتی با توسعه آن موافق باشند، اما به نظر می‌رسد که این تفکر در رده‌های اول و دوم حوزه جایگاهی ندارد.

از نظر حضرتعالی، تاثیر کمک‌های مالی دولتی به حوزه چیست؟

اولا اگر دولت به حوزه کمک مالی کند، استمرار طبیعی حوزه در مسائل علمی و آموزشی را برهم می‌زند. یعنی اگر دولت با بحرانی اقتصادی روبرو شود، برنامه‌های حوزه متضرر می‌شود. همچنین ممکن است که گاهی دولت در روند فعالیت‌های علمی حوزه دخالت ‌کند. همین اندازه که به حوزه بگویند، در فلان عرصه بیشتر تحقیق کنید، از نظر ما دخالت است. شنیدم، برخی نهادهای دولتی به محققان حوزوی بودجه خوبی می‌دهند تا برداشت مورد نظر آنان در تحقیق نشان داده شود. البته خوشبختانه حوزویان ما حاضر نمی‌شوند که تحقیق فرمایشی انجام دهند. ثانیا اعتبار، نفوذ و تاثیر روحانیت درباب دین، معنویت، اخلاق، اجتماعیات، فرهنگ و سیاست از بین می‌رود. الان اگر به مردم گفته شود که حوزه فلان مقدار از دولت می‌گیرد، می‌گویند: بله؛ به خاطر همین است که حوزه در فلان بحران سکوت کرده است و واکنش نشان نمی‌دهد. به یاد دارم، حدود 20 سال پیش، یکی از مسولین نزد مرحوم والد آمدند و ایشان به او گفتند: « اگر حوزه زیرمجموعه حکومت شود، تایید حکومت از سوی آن چه ارزشی دارد؟! تایید زیرمجموعه نسبت به مافوق ارزشی ندارد. زمانی حمایت حوزه ارزشمند است که مستقل باشد. این استقلال اگر از بین رفت، حمایت این حوزه از حکومت هم بی‌فایده است. » ثالثا کمک‌های دولتی در درازمدت باعث می‌شود که حوزه به یک حزب سیاسی و نهادی دولتی شبیه شود.

برخی معتقدند، چون دولت دینی است، کمک مالی آن به حوزه اشکالی ندارد؟

دخالت دولت‌های دینی در حوزه‌های علمیه بهتر از دخالت دولت‌های غیردینی نیست. چون دولت دینی از حوزه انتظارات دینی دارد و اگر این انتظارات را بر اساس تحلیل خودش تنظیم کند، قطعا تمایل دارد، حوزه‌ها هم در این مسیر گام بردارند. حتی ممکن است، اینگونه دولت‌ها انتظار داشته باشند که حوزه‌های علمیه همان شناخت آنان را نسبت به خدا و حجج خدا داشته باشند. بنابراین دخالت دولت دینی در حوزه‌های علمیه ضرر بیشتری دارد. البته این خیال هیچگاه در حوزه‌ها تحقق پیدا نمی‌کند؛ چون مبانی محکم علمی تشیع و علمای آن اجازه نمی‌دهد که با نظرات غیرکارشناسانه دینی در حوزه دخالت کنند. اینجا باید به این نکته اشاره کنم که ما با هرگونه دخالت برون حوزه در درون حوزه مخالفیم که یکی از نهادهای برون حوزه « دولت » است. مثلا حتی اگر تاجری بخواهد از پول شخصی‌اش در برنامه‌های حوزه وارد شود و دخالت کند، با این هم مخالفیم. نه تنها درباره حوزه، بلکه درباره مساجد هم این حساسیت‌ها را داریم. کمک‌های دولتی به مساجد نقش تاریخی و اعتقادی مساجد را مخدوش کرده است. مثلا اگر آب و برق مساجد را رایگان کنند، اشکالی ندارد اما کمک‌هایی همچون دادن حقوق به ائمه مساجد بسیار مضر است. برخی از این کمک‌ها تاثیر منفی بر حضور و نقش مردم در مساجد می‌گذارد. اصلا نهادهای برون دینی نباید در مسائل نهادهای درون دینی دخالت کنند.

چگونه ممکن است که دولتی به دنبال کمک مالی به حوزه باشد، اما از سوی دیگر به نظرات بزرگان آن تمکین نکند؟

من هم این سوال را دارم. این یک تناقض است که هنوز پاسخی برای آن نیافته‌ام! چگونه دولت از یک سو، به دنبال تقویت حوزه‌های علمیه است و مصر است که به حوزه بودجه اختصاص دهد (البته به مراجع مربوط نیست) و از سوی دیگر، به انتقادات مراجع ترتیب اثر نمی‌دهد. تقویت حوزه بدون توجه به نظرات بزرگان آن چه فایده‌ای دارد؟! این تناقض برای ما حل نشده است. کمک واقعی به حوزه این است که نظرات و توصیه‌های حوزه شنیده و نسبت به آن تمکین شود.

بزرگان حوزه برابر رخدادهایی که در این رابطه شکل گرفته است، چه می‌توانند بکنند؟

باید با صداقت و درایت عمل کرد و حب و بغض‌های سیاسی را در این مسئله دخیل نکرد. واقعا اگر کمک‌های مالی دولت به حوزه استمرار یابد، چه بر سر امانت هزار ساله حوزه و روحانیت که اکنون به دست ما رسیده، خواهد آمد؟ و آیا افق روشنی را برای حوزه در ده‌‌ها و صدها سال آتی خواهیم دید؟! باید آینده‌اندیشی کرد. ممکن است، بسیاری از اشکالاتی که اشاره شد، در زمان کنونی فعلیت پیدا نکند، اما در دراز مدت به وقوع بپیوندد که آنگاه مشکلات بسیار عمیق خواهد شد. این مسائل باید با مراجع، علما، فقها و اساتید حوزه در میان گذاشته شود تا انشاءالله با عنایت الهی و یاری آقا امام زمان(عج) تصمیم مطلوبی گرفته شود.

با توجه به گسترش کمی و کیفی روز افزون حوزه‌های علمیه، راهکارتان برای تامین بودجه آن چیست؟

در ابتدا باید دانست که یک مبنای اعتقادی روی مسائل مالی و رزق حوزه حاکم است. طلاب با ورود به حوزه با این اصل آشنا می‌شوند که توقع مالی نداشته باشند. حتی در قدیم‌الایام شهریه به این صورت فعلی در حوزه‌ها پرداخت نمی‌شد. همواره در حوزه‌ها به قناعت توصیه می‌شد. بر اساس فرمایش پیامبر اکرم(ص)؛ متکفل طالبان علم، خداوند است. همچنین دادن این شهریه هیچگاه برای طلاب و مراجع توقع‌آور و تعهدآور نیست. ( اما برای نهادهای برون حوزه توقع ایجاد می‌کند.) باید نگذاریم این اعتقاد در حوزه صدمه ببیند. از سوی دیگر، حوزه فقط باید با منابع مشروعی که دین برایش درنظر گرفته است، اداره شود و اگر لازم است، این منابع احیا شود. اگر روی مسئله خمس و وجوهات شرعیه فرهنگ‌سازی شود، مطمئنا حوزه‌های علمیه به هیچ دولتی نیازمند نخواهند بود و حتی می‌‌توانند مراکز آموزشی و فرهنگی دیگر را هم با همین بودجه اداره و نیازهای کنونی و جدید امروز را برآورده کنند. همچنین به یاد دارم، مرحوم والد می‌فرمودند: با توجه به اینکه، خمس دارای مصارف خاصی است و می‌تواند از معادن هم پرداخت شود، چرا این وجوهات شرعی از معادن دولتی گرفته نمی‌شود؟ اگر دولت خمس معادن را در اختیار حوزه قرار دهد، دیگر این بودجه، دولتی نخواهد بود و در زمره وجوهات شرعی قرار می‌گیرد. برای بودجه حوزه سه‌گونه راه وجود دارد: اولی بودجه دولتی است که دلایل نادرست بودن آن را بازگو کردم. دوم سرمایه‌گذاری اقتصادی روی وجوهات شرعی و سپس مصرف آن در مسیر آن، که اشکالات خود را دارد. مرحوم والد به شدت با این روش نیز مخالف و معتقد به عدم جواز بودند. روش سوم، فقط حوزه از طریق سهم امام(ع) اداره شود. ایشان فقط این راه را می‌پسندیدند و تمامی شهریه‌های طلاب و مراکز گوناگون فقهی و آموزشی، در کشورهای مختلف را با این بودجه تامین می‌کردند. اکنون هم تمامی مراکر فقهی ما در قم، مشهد، افغانستان و سوریه که از یادگارهای ارزشمند آن مرجع فقید است، با سهم مبارک امام(ع) اداره می‌شود و یک ریال هم از دولت و راه‌هایی غیر از سهم امام(ع) دریافت نکرده‌ایم.


you - جوادآقا اوایلی که تازه مرحوم استاد قدس الله نفسه رحلت کرده بود تا پارسال را خیلی بی هوا و بی خیالانه حامی دولت شده بود، البته می دانم که تسامح و تساهل در این امور دارند، اما وقتی فهمیدم به عنوان عضو جامعه ی مدرسین با قطع و یقین انتخابات را تایید و تردید در آن را تحریم فرموده اند و تنها آیة الله مهمی است که تبریک به احمدی نژاد گفته-العهدة علی الراوی که ویکی پدیای آلمانی باشد- نا امید شدم ولی نمی دانم رحلت آقای منتظری چه اثری گذاشت که به نحو متزایدی از آن تاریخ عقلانیت سیاسی و درایت به کار می برند و آشکار می کنند.ضمناً این تلقیح صناعی ایشان خوب از آب در آمده بخوانید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر