هنرور: دفتر آیت الله خاتمی به سخنان امروز رئیس دفتر رئیس جمهور در خصوص توجیه سخنانش در همایش ایرنیان خارج از کشور پاسخ داد. چند نکته به نظرم آمد که عرض می کنم تا معلوم شود انگیزه ام از نقل این پاسخ چیست و چرا آن را مهم می شمارم. سپس نقل این پاسخ را مفید می دانم
1. تعداد غلطهای املایی بیش از تعداد بندهای این مطلب است، به جهان نیوز پیشنهاد می شود یک ویراستار استخدام فرمایید که فرق صواب و ثواب و ارجاع و ارجاء و...بدانند.
2. آنچه برای من جالب بود و توجهم را جلب کرد این بود که آقایان استبدادی و حکومتی نیز وقتی بخواهند چیزی را جدا رد کنند یا از خویش دفاع کنند در نهایت امر زبانی خردمدارانه و لیبرال را به کار می گیرند و در نقد دیگران به نقد مواردی می رسند که اخلاقا و شرعا نمی پسندند، اما خود در کشمکش های روزمره شاید غافل از خودند که حتی شهره به همان مواردند. تصور می کنم گاه که منطقی و صادقانه و بی برنامه ریزی سخن می گویند چه شبیه به منتقدانشان می شوند و ای کاش تدبری و تفکری در باب این حالات و موقعیت ها می نمودند و پی می بردند که چه فاصله های واهی در ذهن خویش میان خودی و غیر کشیده اند. بند 6 را توجه کنید:
به جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی توصیه می کنیم از به کار بردن ادبیات توهین آمیز دست بکشند. سخن منتقدان را فحش خواندن یا در برخی از سخنرانیها به مخالفان خود تعریض نهروانی دادن یا ادعای فضل کردن و اینکه اعلام کنند مخالفانشان متوجه صحبتهای ایشان نمی شونداین ادبیات نادرست است. ایشان حق دارند که به نقدها پاسخ داشته باشند ولی نقد باید ماقال باشد نه من قال.
3. می افزایم که در انتهای خبر اشاره شده که به ادبیات اخلاقی و خالی از اهانت آیة الله مورد بحث و نقد منطقی و مستدل ایشان توجه شود و نیز اینکه به شخص و شخصیت فرد مقابل تعرض نمی کنند بلکه به کلام ایشان پرداخته اند، خلافا للمشائی. انصافا هم همین است، خب ما هم که همیشه همین را می گفتیم، منتهی در انتقاد به کسانی که مشار الیه از شاخص ترین هاشان بود. امیدوارم یک منشی لیبرال و اخلاق مداری ابتکار و ابداعی شخصی نکرده باشد و بی اطلاع در آمده باشد، بلکه اینها تعابیر انشاء شده یا امضاء شده ی همان شخصی باشد که خاطره ام از برخی سخنانش که با چهره ای برافروخته و سرخ و رگهای برآماسیده ی گردن و فریادی بلند از فراز منبر شلیک می شدند، خالی نمی شود و هنوز مرورش تنم را می لرزاند. امیدوارم که تغییر کرده باشند و هرچند اکثر ما ایرانیان به نحو اتوماتیک و بلا اختیار هر شایعه ی تغییری در خودمان را سریعا تکذیب می کنیم، چون گمانمان این است که گذشته ی ما مورد تعرض قرار گرفته و نمی بینیم که اکنون ما و آینده ی ما جدی گرفته شده و اعتماد جلب نموده است، اما معهذا من این امید را دارم.
4. یا اگر ناخودآگاه از سر شتاب و از موضعی اعتقادی و نه سیاسی این سخنان را گفته اند، امید دارم که بیشتر به این خود بی نقاب و بی برنامه ریزی درونی خویش توجه کنند. والله العالم
دفتر آیت الله خاتمی به سخنان امروز رئیس دفتر رئیس جمهور در خصوص توجیه سخنانش در همایش ایرنیان خارج از کشور پاسخ داد.
به گزارش سرویس سیاسی جهان در پاسخ دفتر آیت الله خاتمی آمده است:با توجه به مصاحبه مطبوعاتی آقای اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور که در بخشی از آن به خطبه نماز جمعه اخیر آیت الله سید احمد خاتمی تعریض شده است؛ توضیحاتی را جهت انعکاس برای تنویر افکار عمومی خدمتتان اعلام می نماییم. در ابتدا به متن قسمتی از سخنان آقای مشایی در مورد مکتب اسلام و ایران که در خبرگزاریها نقل شده است اشاره می کنیم. ایشان در مراسم اختتامیه همایش ایرانیان خارج از کشور گفته اند:
((...رئيس دفتر رئيسجمهور با بيان اينكه برخيها از من خرده ميگيرند كه چرا نميگويي مكتب اسلام و ميگويي مكتب ايران، گفت: از مكتب اسلام دريافتهاي متنوعي وجود دارد اما دريافت ما از حقيقت ايران و حقيقت اسلام، مكتب ايران است و ما بايد از اين به بعد مكتب ايران را به دنيا معرفي كنيم....))
1.همانگونه که از جملات فوق استفاده می شود مفهوم این سخنان تقابل بین مکتب اسلام و ایران است؛ما در اظهارات نظر به ظهور عبارات داریم ؛ از ظهور این عبارات استفاده تقابل می شود.
2. پر واضح است که این برداشت در تقابل با موضع امام خمینی (ره) میباشد که آیت الله خاتمی در نماز جمعه به برخی از جملات امام خمینی (ره) از جمله (نهضت ما اسلامی است قبل از آنکه ایرانی باشد) صحیفه امام ج11 ص111؛ اشاره فرمودند.لذا این جمله آقای مشایی که گفته اند حرفشان حرف امام است سخنی ناثواب می باشد.
3.این جمله که ایشان گفته اند اسلام قرائتهای مختلف دارد نیز کلام ناثوابی است؛زیرا ما در باب اصول دین و ارزشها قرائتهای مختلف نداریم ؛این جمله گویای پرولاریزم دینی است که خود موضعی نادرست محسوب می شود.
4.آقای مشایی گفته اند آقایان را به قرآن ارجاء می دهم؛لطفا" ذکر کنندکدام آیه از قرآن کریم تقابل بین اسلام و ایران را تأیید کرده است؟برعکس؛دهها آیه از قرآن ناسیونالیسم وملی گرایی را محکوم نموده است.
5.اینک اگر جناب آقای مشایی با این اظهار نظرها می خواهند گفتارخود را تصحیح کنند ما استقبال می کنیم که فردی از سخن نادرست برگردد و اصولا" رسالت عالمان دینی همین تذکر و هشدار است تا صراط مستقیم برای همگان اشکار شود.
6.به جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی توصیه می کنیم از به کار بردن ادبیات توهین آمیز دست بکشند. سخن منتقدان را فحش خواندن یا در برخی از سخنرانیها به مخالفان خود تعریض نهروانی دادن یا ادعای فضل کردن و اینکه اعلام کنند مخالفانشان متوجه صحبتهای ایشان نمی شونداین ادبیات نادرست است. ایشان حق دارند که به نقدها پاسخ داشته باشند ولی نقد باید ماقال باشد نه من قال.
7.آقای مشایی از ظلمی که به وی می شود شکوه کرده اند و ظالمان را به خدا حواله کرده اند. ما به ایشان می گوییم همانگونه که ظلم حرام است فراهم آوردن زمینه ظلم هم حرام است. همانگونه که غیبت حرام است فراهم آوردن زمینه غیبت هم حرام است. همانگونه که تهمت حرام است فراهم آوردن زمینه تهمت هم حرام است. متأسفانه آقای مشایی در برخی از اظهارات خود را در معرض تهمت قرار می دهند لذا به ایشان توصیه می کنیم
که سخنان خود را قبل از بیان به اسلام شناسان اصیل عرضه کنند و در صورت تایید آنگاه نقل کنند تا زمینه شکوه برایشان فرهم نیایید.
8.آیت الله خاتمی در خطبه خود به صراحت فرق بین عشق به ایران زمین و وطن دوستی و ملی گرایی را بیان کردند و گفته اند وطن دوستی یا به تعبیر برخی مسئولان عشق به ایران زمین در آموزه های دینی قرار دارد.
((حب الوطن من الایمان)) از روایات است،اما ملی گرایی تقابل اسلام و ایران می باشد لذا نباید این دو موضوع به هم خلط گردد.
لازم به ذکر است ادبیات آیت الله خاتمی چه در خطابه چه در مصاحبه و مکتوب ؛ادبیات مؤدبانه در نقل و نقد گفته ها است نه نقد گوینده که این روش اسلامی است. ایشان در خطابه جمعه گفته های آقای مشایی را نقد کردند و متعرض شخص ایشان نشدند گر چه جناب مشایی هم در مصاحبه به صراحت نامی نبردند اما به خطبه های آیت الله خاتمی تعریض داشتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر