۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

نظر حضرت آیت الله العظمی شریعتمداری دربارۀ اجرای حدود اسلامی

هنرور: و پیرمرد 30 سال پیش  جلوتر بود و دوراندیش تر از فضلا و وکلای امروز ما و در آن جو و هیجان از افقی فراتر به همه ی مسائل می نگریست، نمونه هایش را به تدریج و به مناسبت می آورم...همه ی مصاحبه هایی که در این وبلاگ می آید مربوط به سال های 56 تا 60 اند، چند نمونه که قبلا آورده بودم، این هم از روزنامه ی بامداد است که ذیلا می بینید.
منبعhonarbasmenj


مرحوم آیت الله العظمی شریعتمداری ( ره ) درمصاحبه با روزنامۀ بامداد درخصوص اجرای حدود اسلامی و وادارننمودن مجرم به اقرارواینکه حکومت اسلامی تنها به تغییررژیم وعنوان نیست، مطالب جالبی بیان داشتند که توجه شمارا به آن جلب می نمایم :

ــــ در رابطه بامسئلۀ اجرای حدود اسلامی در بعضی از جاها گفته شده است که اجرای حکم جاری شدنی نبوده ولی اجرا کرده اند و حتی در اجرای یک حکم در مناطق مختلف کشور دیده شده که چند نوع عمل شده است مثلاً درکرمانشاه به یک صورت و دربلوچستان به صورت دیگر . نظرحضرت آیةالله واقعاً نسبت به اجرای حدود اسلامی چیست ؟

پاسخ : « دربارۀ اجرای حدود اسلامی یک نظر کلی وجود دارد ویک نظر محلی . ازنظرمحلی البته تعیین حدود مجازات تنها در صلاحیت مجتهد عادل است که باید برای او جرم ثابت شود و سپس براساس میزان های شرعی حد را جاری کند... واما از نظر کلی ،اجرای حدود جزواحکام جزائی اسلام است و به نظر ما اجرای حدود درجایی است که حکومت واقعاً اسلامی باشد و درمملکت احکام اسلام جاری شود و محیط کشور اسلامی باشد لذا باید اول برنامه های اسلامی را برای ایجاد یک جو اسلامی و یک محیط اسلامی در تمام شئون پیاده کرد و محیط اسلامی بوجودآورد ، وضع اقتصادی جامعه را در چارچوب یک دولت و حکومت اسلامی به معنای واقعی درست کرد ، به طبقات محروم رسیدگی کرد ، برنامه های تربیتی و آموزشی اسلام را پیاده کرد ، مردم را تعلیم و تربیت اسلامی داد و آن وقت آن جو اسلامی که الآن تا آنجا خیلی فاصله داریم اگر ایجاد شد خود آن جو و خود آن محیط  مصونیت از کارهای بد را ایجاد می کند ، آسیب پذیری مردم در برابر فساد و نادرستیها کم می شود ، کارها بد و ناشایست در آن جو کاملاً مذموم و مطرود جلوه می کند و مخالف افکار عامّه می گردد . درآن شرایط که تعلیمات اسلامی عمومیّت پیدا کرد مردم همه نماز می خوانند ، روزه می گیرند ، ازدواج می کنند ، عدالت پیشرفت می کند ، مردم به فضائل و ملکات انسانی آراسته می گردند ، دروغ نمی گویند ، دزدی نمی کنند ، دیگرگرد فحشاء نمی گردند ، اینها همه ازتعلیمات اسلامی وآموزش احکام بوجود می آید .
برای ساختن یک محیط اسلامی باید امر به معروف و نهی از منکر هم وجود داشته باشد که عده ای تربیت شوند و عده ای هم که قابل تربیت نیستند بترسند . بنابراین اگر چنین محیطی بوجود آمد و کشور یکپارچه اسلامی شد آن وقت اگر کسی آمد و دزدی کرد معلوم می شود او قابل تربیت نیست و باید مجازات شود . تازه در دادگاه اسلامی شهادت افراد عادل شرط است مثلاً در حکم زنا باید چهار نفر شاهد عادل شهادت دهند که ما این عمل را با چشم خود دیدیم نه اینکه این مرد و زن را دریک خانه تنها دیده ایم و .... اینها جرم را ثابت نمی کند . باید عین عمل را دیده باشند و شهادت دهند تا حکم صادر شود و یا اینکه مجرم خود چندبار اقرار کند . تازه اقرار هم به این سادگی نیست ، نباید مجرم را وادار به اقرارکرد زیرا اگر از مجرم با تهدید اقرارگرفته شود درآنجا هم نمی توان حد جاری کرد . پیغمبر اسلام( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) دریکی از همین موارد که شخصی می خواست اقرار کند که من زنا کرده ام طوری با او صحبت کرد و طوری رفتار کرد که او ( آن مرد ) از اقرارش برگردد . »

ــــ پس اینطور نیست که هرکس پیش حاکم برود و شهادت بدهد طرف را محکوم کند ؟
پاسخ : « همانطوری که گفتم این شهادت عادل لازم دارد و عادل بودن هم کار شوخی نیست . شما که در تهران زندگی می کنید در همان شهر سه چهار میلیونی ( در سال ۱۳۵۸ ) چند عادل می توانید معرفی کنید ؟ نمی گویم عادل وجود ندارد ، وجود دارد اما به آن فراوانی نیست که الآن شما بلافاصله چندنفر را معرفی کنید . در سؤال قبلی که گفتم باید اول برنامه های اسلامی را پیاده کرد ، مردم را تعلیم و تربیت اسلامی داد بعد که حکومت اسلامی مستقر شد و مردم با تعالیم و احکام اسلام آشنا شدند آن وقت موقع آن است که حدود اجرا شود .مثالی برای این مطلب برای شما می زنم مثلاً الآن اگر چند نفر مسلمان در روسیه مشروب بخورند آنجا نمی توان به آنها حد جاری کرد زیرا حد مربوط به حکومت اسلامی است آن وقت درحکومت اسلامی هم تنها عنوان و تغییر رژیم به حکومت اسلامی کافی نیست بلکه در جامعه باید تمام تعالیم اسلامی باهم پیاده شود نه اینکه همۀ کارها را بگذاریم وازحد زدن شروع کنیم . درمورد قطع ( بریدن ) دست که غربی ها خیلی انتقاد می کنند آنها متوجه نیستند که اگرواقعاً یک حکومت اسلامی دارای مردمی واقعاً اسلامی هم باشد درآن فقرومحرومیت وجود نخواهد داشت وطبعاً دزدی هم صورت نخواهد گرفت که محتاج به قطع دست باشد . درکشوری که سالیان درازفاحشه خانه های متعددی در آن وجود داشته ، کارخانه های مشروب سازی و مغازه های مشروب فروشی فراوان بوده و در بعضی از محلها ، مشروب فروشی ها حتی از نانوائی ها هم بیشتر بوده ، انواع و اقسام فساد و بی عفّتی و گناه رایج بوده و بایک فرهنگ استعماری مردم را تشویق به این کارها می کرده اند حالا به محض اینکه سیستم حکومتی عوض شد نمی توانیم جمعیت کثیری را بیاوریم و حد بزنیم البته امروزه به استثنای آدم کشی که باید قصاص شود یا اینکه اولیای مقتول به دیه رضایت بدهند و اموالیکه دزدی و غصب شده پس گرفته شود برای اینکه مجرمین بدون مجازات نمانند می توان آنها را تنبیه مناسبی کرد اما افرادیکه اصولاً سالیان دراز دریک محیط فاسد و سراپا گناه بزرگ شده اند ، تربیت شده اند ،عمل کرده اند باید امروز با پیاده کردن تعالیم حیات بخش اسلام و آموزش صحیح و تربیت اسلامی ،سعی کنیم تا به سوی خدا بیایند ، به سوی پاکیها گام بردارند ، توبه کنند و تربیت شوند واینکه گفته اند حدود باید زیرنظرامام معصوم ( علیه السلام ) باشد این معنا را قصد کرده اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر