در واقع میان دعوت رهبران به شورش و وعده آنان مبنی بر جایگزین کردن نظام مطلوب به جای نظام حاکم و مردمی که تحقق خواسته ها و جامعه مطلوب خود را در عملیاتی شدن قول و وعده های رهبران یک جنبش اجتماعی مشاهده کرده و به همین سبب با پذیرفتن رهبریت یک جنبش، در آن جنبش مشارکت می کنند، نوعی معامله صورت می پذیرد و بصورت نانوشته میان آنان نوعی عقد و قرارداد جاری می شود. به عبارت دیگر توافق دو اراده یعنی دعوت مردم به انقلاب از سوی رهبران انقلابی و وعده و پیشنهاد آنان برای استقرار یک جامعه مطلوب، در حکم ایجاب و تمکین مردم از دعوت رهبران و مشارکت در انقلاب به منزله قبول است
در هر انقلابی وعده های رهبران به مردم و تشویق و ترغیب آنان به شورش علیه نظام حاکم، یکی از مهمترین عوامل ایجاد انگیزش، شکل گیری و پیروزی آن انقلاب محسوب می شود.
در واقع میان دعوت رهبران به شورش و وعده آنان مبنی بر جایگزین کردن نظام مطلوب به جای نظام حاکم و مردمی که تحقق خواسته ها و جامعه مطلوب خود را در عملیاتی شدن قول و وعده های رهبران یک جنبش اجتماعی مشاهده کرده و به همین سبب با پذیرفتن رهبریت یک جنبش، در آن جنبش مشارکت می کنند، نوعی معامله صورت می پذیرد و بصورت نانوشته میان آنان نوعی عقد و قرارداد جاری می شود.
به عبارت دیگر توافق دو اراده یعنی دعوت مردم به انقلاب از سوی رهبران انقلابی و وعده و پیشنهاد آنان برای استقرار یک جامعه مطلوب، در حکم ایجاب و تمکین مردم از دعوت رهبران و مشارکت در انقلاب به منزله قبول است.
از اینرو با پیروزی انقلاب و به قدرت رسیدن رهبران مذکور توسط مردم، عملی شدن وعده های مذکور جزء حقوق مردم و تعهدات رهبران محسوب می شود.
به این اعتبار نظر باینکه انقلاب اسلامی ایران نیز با مشارکت مردم و اتکاء آنان به وعده های آیت الله خمینی و دل بستن و امیدواری به عملیاتی شدن جامعه مطلوبی که ایشان در نوشته ها، مصاحبه ها، بیانیه ها و سخنرانی های خود مختصات آنرا بیان کرده بودند آغاز و به ثمر رسید، لذا پایبندی به وعده های مذکور(حداقل بخش های متعارف و قابل اجرای آن) جزء تعهدات حکومت در قبال مردم به شمار می رود.
برای پی بردن به مختصات نظام موعود آیت الله خمینی، به بخشی از سخنان و وعده های ایشان قبل از انقلاب که معرف مختصات وویژگی های نظام جایگزین بوده است، اشاره می شود:
الف-شکل حکومت و ویژگی های آن:
-"حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوریها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همه مظاهر تمدن موافق."1
-"شکل حکومت جمهوری است. جمهوری به همان معنا که در همه جا جمهوری است. جمهوری اسلامی، جمهوری است مثل همه جمهوریها."2
-"حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است."3
-"طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكيه بر آرای ملت."4
-"رژيم ايران به يک نظام دمکراسیای تبديل خواهد شد که موجب ثبات منطقه میگردد."5
-"اما شكل حكومت ما جمهوري است، جمهوري به معناي اينكه متكي به آراي اكثريت است."6
-" ولایت با جمهور مردم است ...در اين جمهوري يك مجلس ملي مركب از منتخبين واقعي مردم امور مملكت را اداره خواهند كرد."8
-"ما که میگوییم حکومت اسلامی میخواهیم جلوی این هرزهها گرفته شود، نه اینکه برگردیم به 1400 سال پیش. ما میخواهیم به عدالت 1400 سال پیش برگردیم. همهی مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم."9
-"حکومتی که ما میخواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود. یکی علی و یکی هم عمر"10
-"حكومت اسلامي، حكومت ملى است.حكومت مستند به قانون الهى و به آراء ملت است. اين طور نيست كه با قلدرى آمده باشد كه بخواهد حفظ كند خودش را، با آراء ملت مى آيد و ملت او را حفظ مى كند و هر روز هم كه برخلاف آراء ملت عمل بكند قهراً ساقط است."11
-"ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید.معنویات ما را بردند اینها دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم.دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم...ما هم دنیا را آباد می کنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد."11/1
-".. در دادگستری کاخ درست شده است.لکن دادگستری نیست. دادخواهی نیست. فقط کاخ است. بانکها به تدریج باید بشد و ربا به کلی قطع بشد.من باید به مصادر امور بگم که اخلال کنند.... ما مبارزه با فساد را با دایره امربه معروف و نهی از منکر که یک وزارت خانه مستقل ، بدون پیوستگی به دولت .با یک همچنین وزارت خانه ای که تاسیس خواهدشد ان شاءالله، مبارزه با فساد میکنیم.فحشا را قطع میکنیم."11/2
ب-نقش و جایگاه مردم درحکومت:
-"هر فردى از افراد ملت حق دارد مستقیما در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح كند و او باید جواب قانع كننده دهد و در غیر این صورت اگر برخلاف وظایف اسلامى خود عمل كرده باشد، خود به خود از مقام زمامدارى معزول است." 12
-"حكومت اسلامي، حكومت ملى است... با آراء ملت مى آيد و ملت او را حفظ مى كند و هر روز هم كه برخلاف آراء ملت عمل بكند قهراً ساقط است."13
-"طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكيه بر آرای ملت."14
-"عزل مقامات جمهوري اسلامي به دست مردم است." 15
-"بايد اختيارات دست مردم باشد، اين يك مسئله عقلي است. هر عاقلي اين مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسي بايد دست خودش باشد."16
-"بايد اختيارات دست مردم باشد.هر آدم عاقلی اين را قبول دارد که مقدرات هر کس بايد در دست خودش باشد."17
-"در اولين زمان ممكن و لازم برنامههاي خود را اعلام خواهيم نمود، ولي اين بدان معني نيست كه من زمام امور كشور را به دست بگيرم و هر روز نظير دوران ديكتاتوري شاه، اصلي بسازم و عليرغم خواست ملت به آنها تحميل كنم. به عهدة دولت و نمايندگان ملت است كه در اين امور تصميم بگيرند."18
"قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هرآدمی باید به دست خودش باشد."19/1
-" سرنوشت هر ملتی به دست خودش است. ما در زمان سابق، فرض بفرمائید كه زمان اول قاجاریه نبودیم، اگر فرض كنیم كه سلطنت قاجاریه به واسطه یك رفراندمی تحقق پیدا كرد و همه ملت هم ما فرض كنیم كه رای مثبت دادند، اما رای مثبت دادند بر آقامحمدخان قجر و آن سلاطینی كه بعدها می آیند. در زمانی كه ما بودیم و زمان سلطنت احمدشاه بود، هیچ یك از ما زمان آقامحمدخان را ادراك نكرده، آن اجداد ما كه رای دادند برای سلطنت قاجاریه، به چه حقی رای دادند كه زمان ما احمد شاه سلطان باشد سرنوشت هر ملت دست خودش است.... چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین كنند...چه حقی آنها داشتند كه برای ما سرنوشت معین كنند هر كسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی كه درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یك ملتی را كه بعدها وجود پیدا كنند، آنها تعیین بكنند؟ ...این ملتی كه سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می گوید كه ما نمی خواهیم این سلطان را. وقتی كه اینها رای دادند به اینكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژیم سلطنتی را نمی خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یك راه است از برای اینكه سلطنت او باطل است. ... یا یك ملتی كه فریاد می كند كه ما این دولت مان، این شاه مان، این مجلس مان برخلاف قوانین است و حق شرعی و حق قانونی و حق بشری ما این است كه سرنوشت مان دست خودمان باشد، آیا حق این ملت این است كه یك قبرستان شهید برای ما درست بكنند، در تهران، یك قبرستان هم در جاهای دیگر "19/2
ج-جایگاه روحانیت و رهبری:
-"هر فردى از افراد ملت حق دارد مستقیما در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح كند و او باید جواب قانع كننده دهد و در غیر این صورت اگر برخلاف وظایف اسلامى خود عمل كرده باشد، خود به خود از مقام زمامدارى معزول است."19
-"در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر می شود."20
-"ما به خواست خداي تعالي در اولين زمان ممكن و لازم برنامههاي خود را اعلام خواهيم نمود، ولي اين بدان معني نيست كه من زمام امور كشور را به دست بگيرم و هر روز نظير دوران ديكتاتوري شاه، اصلي بسازم و عليرغم خواست ملت به آنها تحميل كنم. به عهدة دولت و نمايندگان ملت است كه در اين امور تصميم بگيرند، ولي من هميشه به وظيفة ارشاد و هدايتم عمل ميكنم."21
-"من در آینده [پس از پیروزی انقلاب] همین نقشی که الان دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام می کنم... لکن من در خود دولت نقشی ندارم"22
-"اختیارات شاه را نخواهم داشت."23
-"من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت."24
-"علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجريان امور ميباشند.اين حكومت در همهمراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزيابی و انتقاد عمومی خواهد بود." 25
-"من نميخواهم رياست دولت را داشته باشم. طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكيه بر آرای ملت."26
-"مردم هستند که بايد افراد کاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب کنند وليکن من شخصاً نمیتوانم در اين تشکيلات مسئوليت خاصی را بپذيرم و در عين حال هميشه در کنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظيفه ارشادی خود را انجام می دهم."27
-"من چنين چيزي نگفتهام كه روحانيون متكفل حكومت خواهند شد. روحانيون شغلشان چيز ديگري است."28
"من و ساير روحانيون در حكومت پستي را اشغال نميكنيم، وظيفه روحانيون ارشاد دولتها است. من در حكومت آينده نقش هدايت را دارم."29
د-محدود بودن دوره مسئولیت ها:
-"عزل مقامات جمهوري اسلامي به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتي مقامات مادامالعمر نيست، طول مسئوليت هر يك از مقامات محدود و موقت است. يعني مقامات ادواري است، هر چند سال عوض ميشود. اگر هم هر مقامي يكي از شرايطش را از دست داد، ساقط ميشود."30
ه-جایگاه آزادی و دموکراسی:
-"ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یکدسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند."31
-"آزادی را خدای تبارک و تعالی به ما عنایت کرده است. خداوند به شما این عنایت را فرموده است که آنهایی که جلوی آزادی شما را گرفته بودند، آنها را از این مملکت اخراج کرد" 32
-"هر فردى از افراد ملت حق دارد مستقیما در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح كند و او باید جواب قانع كننده دهد و در غیر این صورت اگر برخلاف وظایف اسلامى خود عمل كرده باشد، خود به خود از مقام زمامدارى معزول است."33
-"ما یک حاکمی می خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند."34
-"جامعه آينده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت."35
-"در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیدهای هستند."36
-"ما وقتی از اسلام صحبت ميكنيم به معنی پشت كردن به ترقی و پيشرفت نيست. ما قبل از هر چيز فكر ميكنيم كه فشار و اختناق وسيلهی پيشرفت نيست."37
-"بشر در اظهار نظر خودش آزاد است".38
-"اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است."39
-"مطبوعات در نشر همهی حقایق و واقعیات آزادند".40
-"در جمهوری اسلامی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند."41
-"یکی از بنیانهای اسلام آزادی است... بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است."42
-"برنامه ما تحصیل استقلال و آزادی است."43
-"حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است"44
-"اسلام یک دین مترقی و دموکراسی به معنای واقعی است."45
-"نظام حکومتی ایران جمهوری اسلامی است که حافظ استقلال و دموکراسی است."46
-"دولت اسلامی يک دولت دمکراتيک به معنای واقعی است. و اما من هيچ فعاليت در داخل دولت ندارم و به همين نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکيل شود، نقش هدايت را دارم."47
و-نفی استبداد، دیکتاتوری و اختناق:
-"یکی از انگیزه هایی که دیکتاتوری پیش می آورد این است که دیکتاتورها می بینند ملت همراهشان نیست (نتیجتا") اعمال دیکتاتوری می کنند... آن روزی که شما احساس کردید می خواهید فشار به مردم بیاورید بدانید که دیکتاتور دارید می شوید". 48
-"دولت های استبدادی را که وجود دارند نمی توان حکومت اسلامی خواند ... رژیم اسلامی با استبداد جمع نمی شود".49
-"ما یک حاکمی می خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکالهایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند."50
-"حکومت اسلامی ما اساس کار خود را بر بحث و مبارزه با هر نوع سانسور میگذارد."51
-"دولت استبدادی را نمیتوان حکومت اسلامی خواند...رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود."52
-"ما حکومتی را میخواهیم که برای اینکه یکدسته میگویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند."53
-"حکومتی که ما میخواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود. یکی علی و یکی هم عمر"54
-"جامعه آينده ما جامعه آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت."55
-"خون های جوان های ما برای این جهات ریخته شده، برای اینكه آزادی می خواهیم ما. ما پنجاه سال است كه در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر می توانستند حرف بزنند، نه امام جماعت می توانست آزاد كار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یك از اقشار ملت كارشان را می توانستند ادامه بدهند."55/1
ز-جایگاه حقوق بشر:
-"اسلام همهی حقوق و امور بشر را تضمين كرده است." 56
-"حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظهی آن است. هيچ سازمانی و حكومتی بهاندازهی اسلام ملاحظهی حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی بهتمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اول حكومت اسلامی با آخرين فرد مساوي است در امور ."57
-"اسلام، هم حقوق بشر را محترم مىشمارد و هم عمل مىكند.حقى را از هيچ كس نمىگيرد. حق آزادى را از هيچ كس نمىگيرد.اجازه نمىدهد كه كسانى بر او سلطه پيدا كنند كه حق آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند."58
ح-جایگاه اقلیت ها:
-"تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی میتوانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند."59
-"اقلیتهای مذهبی به بهترین وجه از تمام حقوق خود برخوردار خواهند بود."60
-"تمام اقلیتهای مذهبی در ایران برای اجرای آداب دینی و اجتماعی خود آزادند."61
-"از یهودیانی که به اسرائیل رفته اند دعوت میکنیم به وطن خود بازگردند. با آنها کمال خوشرفتاری خواهد شد."62
-"اسلام جواب همه عقاید را بعهده دارد و دولت اسلامی تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد."63
-"در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در بیان هرگونه عقیدهای هستند."64
منابع:
1-مصاحبه با تلویزیون ایتالیا،23 دی 57، صحیفه نور،ج2،ص107
2-پاریس در مصاحبه با لوموند،22 آبان 57، صحیفه نور،ج2،ص351
3- پاریس در مصاحبه با خبرنگار تلویزیون تایمز انگلیس، 16 آذر 57، صحیفه نور،ج5،ص132
4- پاريس در مصاحبه با مجلهی اُسترن در 26 دیماه 57؛ صحيفهی نور، جلد 5، ص 483
5-پاریس در مصاحبه با تلويزيون آلمانی زبان سوئيس، 14 آبان 1357
6-صحیفه نور،ج2، ص517
8-در نوفل لوشاتو در مصاحبه با هفته نامه اشپیگل چاپ آلمان- صحیفه نور،ج 2، ص160
9-پاریس در مصاحبه با خبرنگاران، 19 مهر 57 ، پاریس، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58،ص122
10- پاریس در مصاحبه با خبرنگاران، 8 آبان 57
11-صحيفه نور، ج4،ص58
11/1- سخنرانی 10 اسند 1357 در مدرسه فیضیه قم -(مرکز اسنادانقلاب اسلامی این قسمت از سخنرانی آیت الله خمینی را سانسور کرده است!)
11/2-سخنرانی 10 اسند 1357 در مدرسه فیضیه قم -مرکز اسنادانقلاب اسلامی
12-صحیفه نور، جلد 4، ص 190
13-صحيفه نور، ج4،ص58
14-پاریس در مصاحبه با مجلهی اُسترن، 26 دی 57، صحيفهی نور، جلد 5، ص 483
15-صحیفه نور، ج 2، ص357.
16-سخنرانی 22/8/57 -صحیفه نور، ج3،ص 75
17- مصاحبه 12 آبانماه 1357، پاريس
18- سخنرانی 18 دی 57 ،صحیفه نور جلد 3، ص77
19-صحیفه نور، جلد 4، ص 190
19/1-پاریس، مصاحبه با خبرنگاران،1 بهمن 57
19/2- سخنرانی بهشت زهرا 12 بهمن 1357-مرکز اسناد انقلاب اسلامی
20-"مصاحبه با خبرنگاران، 17 آبان 57 ،پاریس، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58، ص123
21-صحیفه نور جلد 3، ص77. سخنرانی 18 دی 57
22- صحيفه نور،جلد 4 ، ص 206
23-پاریس در گفتگو با خبرنگاران،24/10/57، صحیفه نور،ج3،ص115
24-پاریس در گفتگو با خبرنگاران، 12 آبان 57
25-پاریس در مصاحبه با رويترز، 14 آبان 57، صحيفهی نور، جلد 4، صفحهی 160
26-پاریس در مصاحبه با مجلهی اُسترن، 26 دی 57، صحيفهی نور، جلد 5، ص 483
27-مصاحبه با لوژورنال منطقه آلپ فرانسه، 7 آذر 1357
28-سخنرانی 26 دی 57، صحیفه نور ، ج3 ،ص140
29-سخنرانی 18 دی 57، صحیفه نور ، ج3،ص 75
30-صحیفه نور، ج 2، ص357
31-پاریس در مصاحبه با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۱۳۵۷
32-صحیفه نور جلد 7 صفحه 92
33-آیت الله خمینی، صحیفه نور، جلد 4، ص 190
34-مصاحبه با خبرنگاران، 1 بهمن 57، پاریس
35-مصاحبه با اشپيگل، 7 نوامبر 1977
36-پاریس در مصاحبه با سازمان عفو بینالملل، 19 آبان 57
37-پاریس در مصاحبه با خبرنگار فيگارو، 22 مهر 57
38-پاریس در گفتگو با خبرنگاران،11 آبان 57
39-سخنرانی 5 آبان 57، پاریس، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58،ص168
40-پاریس در مصاحبه با پائزهسرا ایتالیایی،11 آبان 57، صحیفه نور ،ج4ص266
41-مصاحبه با روزنامه هلندی دی ولکرانت، 7 نوامبر 1978،صحیفه نور، ج4ص364
42-پاریس در مصاحبه با خبرنگار روزنامه لاکروا، 10 آبان 57، صحیفه نور،ج4،ص242
43-پاریس در مصاحبه با خبرنگار رادیو و تلویزیون لوکزامبورگ، 11 آبان 57، صحیفه نور،ج4،ص263
44-مصاحبه با خبرنگار تلویزیون تایمز انگلیس، 16 آذر 57، صحیفه نور،ج5،ص132
45-مصاحبه با خبرنگار تلویزیون آلمان،16 دی 57، صحیفه نور، ج5،ص 353
46-صحیفه نور،ج3،ص16
47-مصاحبه با راديو و تلويزيون اطريش، 10 آبان 1357، "امام و ..."، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58،ص120
48-صحیفه نور جلد 18 ص 83
49-صحیفه نور جلد 4 ص 145
50-، پاریس در مصاحبه با خبرنگاران، 1 بهمن 57
51- پاریس در مصاحبه با رویترز، ۴ آبان ۱۳۵۷
52- پاریس درمصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فرانسه،13 آبان 57، صحیفه نور،ج4،ص147
53-پاریس درمصاحبه با خبرنگاران، ۱۲ آبان ۱۳۵۷
54- پاریس درمصاحبه با خبرنگاران، 8 آبان 57
55-مصاحبه با اشپيگل، 7 نوامبر 1977
55/1- سخنرانی بهشت زهرا 12 بهمن 1357-مرکز اسناد انقلاب اسلامی
56-مصاحبه با راسلگر، آبان 57، پاريس، صحيفهی نور، جلد 5، ص 70
57-پاریس در مصاحبه با راسلگر، آبان 57، صحيفهی نور، جلد 5، ص 70
58-مصاحبه با مجله اكسپرس،20/10/ 57؛ صحيفه نور، ج 4، ص 199
59-مصاحبه با خبرنگاران، 17 آبان 57، پاریس
60-پاریس در مصاحبه با اشپیگل،16 آبان 57، صحیفه نور،ج4،ص359
61-مصاحبه با القومی العربی،20 آبان 57،11 نوامبر 78، امام و ...، گردآورندگان منصور دوستکام، هایده جلالی، انتشارات پیام آزادی،چاپ سوم، زمستان 58،ص214
62-پاریس، سخنرانی 1 دی 57
63-مصاحبه با روزنامه آلمانی دنيای سوم، 15 نوامبر 78
64-پاریس در مصاحبه با سازمان عفو بینالملل، 19 آبان 57
منبع: وبسایت شخصی علی اکبر اعلمی » تاریخ انتشار : 1388/06/10 » به قلم: علی اکبر اعلمی » با عنوان: پاره ای از مختصات نظام موعود در وعده های بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی قبل از تشکیل و استقرار نظام موجود » و پیوند پایدار:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر