منبع: وبسایت شخصی علی اکبر اعلمی »
| |
احمد جنتي ـ بسمالله الرحمن الرحيم. در موضوع رهبري اين مطلب را نميشود انكار كرد كه از نظر اسلام آن كه اصل در مقام ولايت و رهبري است يك ولايت تامه و اختيارات گسترده در همه امور است يعني در پيغمبر(ص) اين طور بوده، در حضرت امير (ع) اين طور بوده و ائمه عليمهم السلام مسلم مقامشان همين بوده ولي بنا بر قول ولايت مطلقه فقيه هم به عنوان جانشين آنها بايد يك ولايت كامل و شاملي داشته باشد و اختياراتي كه هيچ چيزي نتواند سد راهش بشود و در تمام امور بتواند مستقيم دخالت بكند اين خيال ميكنم با پذيرفتن ولايت مطلقه فقيه قابل انكار نيست . اما آيا اين ولايت را به اين صورت ميشود در قانون اساسي گنجاند و به اجرا گذاشت ؟ يعني الان ما بگوئيم كه ولي فقيه مجتهد عادل جامع (اين شرايطي كه در اينجا هست) هرگونه اختياري را دارد، هر عزلي، هر نصبي، مخالفت با هر قانوني، هرچه قانون مثلا وضع ميشود در مجلس قانون عادي و در قانون اساسي اگر يك وقتي خواست خلاف عمل بكند ولي ولايت دارد، ميتواند عمل بكند، محدوديت قانوني اصلا ندارد. هيچ قانوني هم نميتواند جلويش را بگيرد، دستش را ببندد و امثال اينها. اين آيا به صلاح مسلمين است ؟ به صلاح اسلام هست يا نيست؟ اگر به صلاح باشد مانعي ندارد همان اصل را رعايت ميكند كه ولايت مطلقه فقيه بايد اجرا بشود و عمل بشود ولي خيال نميكنم به صلاح باشد به اين معنا كه بلي، از طرفي اين يك محسناتي دارد و يك مثبتاتي دارد اما جهات منفياش را وقتي جمعبندي بكنيم بيشتر از جهات مثبتش است . اين كه حاج آقا آذري فرمودند كه آقايان ميگويند كه ما نبايد با حضرت امام رضوانالله عليه قياس بكنيم و هركسي ولي فقيه شد بايد اين اختيارات را داشته باشد من خيال ميكنم كه تصديقش مشكل است براي اينكه واقعاً حضرت امام يك امتيازاتي داشتند كه ما تصور نميكنيم به اين زودي كسي اين امتيازات را پيدا بكند و فقهاي گذشته را كه در نظر بگيريم ببينيم در چه حدودي بودهاند، فقهاي آينده را هم با يك خرده كم و زياد مسلم يعني حساب سير زمان را كه بكنيم با آنها ميتوانيم قياس بكنيم اينها حالا يك بينش سياسي دارند آنها كم داشتند، (نميگوئيم نداشتند) يا يك خصوصيات ديگري اما اين طور نيست كه ما بتوانيم واقعاً هستي و نيستي يك امت و يك ملتي را آن هم درشرايط حاد زمان ما و در تضارب سياست ها و اصطكاك هايي كه به وجود ميآيد و توطئههاي جهاني كه بر ضد اسلام و مسلمين ميشود همه را بسپريم به دست يك نفر و حتي ايشان حاضر نيستند كه ما بگوئيم كه آقا با مجموعه تشخيص مصلحت هم شما مشورت بكن و نظر آنها را هم جلب بكن و اين كار را بكن و ميفرمايند كه بعضي وقتها لازم ميشود آني تصميم ميگيرند مثل حضرت امام كه آني تصميم گرفتند. نبايد اين نكته را فراموش كرد كه حتي حضرت امام هم دير تصميم ميگرفت. يعني بعضي وقتها كه زمينههاي تصميم فراهم شده بود ايشان يك سال ، 2 سال، 3 سال، 4 سال صبر ميكرد و ميتوانست خودش را نگهدارد و اقدامي نكند تا اين جوري پخته بشود كه برايش مثل ابين من الشمس بشود، ديگر برايش هيچ جاي شبههاي نباشد، ديگر چاره منحصر به فرد بداند اقدام بكند. در همين قضيه بنيصدر هم اين جور بود مكرر در مكرر دوستان با او صحبت ميكردند خود ما از آنهائي بوديم كه صحبت ميكرديم كه آقا آخر شما اين را ميدانيد چكار ميكنيد؟ اين دارد چنين ميكند چنان ميكند ايشان گوش ميدادند و اقدامي نميكردند اينها را هم ميدانستند نفي هم نميكردند ولي خيلي دير تصميم گرفتند خوب يك آدمي كه اين طور ميتواند يك مسألهاي را كه عليالقاعده هركسي از قبيل ما و يك خرده پائين و بالا، ظرف يك روز، دو روز. يك ماه ، دو ماه تصميم ميگيرد چند سال خودش را نگهدارد و تصميم نگيرد تا خوب جهاتش مبين بشود اين را نميشود قياس كرد با يك آدمي كه خيلي ساده و عادي و معمولي تصميم ميگيرد. بنابراين به نظر من ما چارهاي نداريم به نفع اسلام و به صلاح اسلام و مسلمين كه اين محدوديتها را براي ولي فقيه بگذاريم و اگر اين محدوديتها نباشد در مشكلات و تصميم گيريها اصلا يك نوع هر ج و مرج و بيضابطگي به وجود ميآيد، عدم اعتماد به وجود ميآيد. ديگران نميتوانند چه كار بايد بكنند و روي چه ضابطهاي ما ميخواهيم كار بكنيم حتي بهتر از قانون اساسي كه نيست؟ قانون اساسي زيربناي قوانين مملكت است خوب حالا اگر يك روزي ولي فقيه خواست قانون اساسي را به هم زند، آني، فوري به نظر شما اين قانون اساسي بايد به هم بخورد يا نبايد به هم بخورد؟ اينجا شما بايد مخالفت بكنيد با اين كه خلاف قانون اساسي عمل بكنند. چه ضابطهاي هست كه مردم ما بفهمند كه روي چه معيارهايي كار ميشود، اينها بايد روشن باشد. نميشود اين جور آزاد گذاشت. توضیح سایت: جلسه 18 شورای بازنگری پس از انتخاب آقای خامنه ای به عنوان رهبر از سوی خبرگان رهبری تشکیل شد. لینک های مرتبط: |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر