۱۳۸۹ تیر ۱۱, جمعه

به مناسبت یک سالگرد!!!!!- بخش چهارم

نوشته اند که: از حمله به بیت آیت الله منتظری و تخریب آن به شدت انتقاد کرده و آن را اقدامی غیرمردمی دانست. (اینجا)

در همین موضوع موارد ذیل را مناسب یافتم که برای اطلاع بیشتر نقل کنم (از اینجا):
  1. این بار پاسخ آیت الله مشکینی به آقای منتظری...
«تحريك كردن رئيس جمهوري به اين نحو عليه رهبري كه بيست ميليون، بيست و دو ميليون به شما راي دادند، شما بگوييد كه آقا من اين قدر راي دارم در برابر شما، تو نمي گذاري من كار كنم، اين شما و اين رياست جمهوري، نمي گذارند وزراي من كار كنند، من هم خداحافظ، مردم! اين آقا نمي گذارد من كار كنم، خداحافظ، اين تحريك بزرگي است، اين ضايع كردن انقلاب است، اين خراب كردن انقلاب است، اين صحيح نيست والله اين در مملكت مفسده است. . . به هر حال ما راضي نبوديم ايشان چنين چيزي بگويد، خودش را اين جور ساقط كند. . . اين همه ضرر به خودش و به مملكت و انقلاب بزند. من نمي دانم اين فكر را خودش در خانه توليد كرد و زائيد و اخبار كرد يا نه، گاهگاهي يك دست هاي مرموز كثيفي وارد حوزه مي شود، با جيب خالي وارد حوزه مي شوند با جيب پر از حوزه بيرون مي آيند، شايد از همين راه باشد، علم ندارم ولي احتمال خيلي قوي مي دهم كه اين جور باشد. . .
اين آقايي كه اين صحبت ها را كرده است و اين جو ناسالم را ايجاد كرده است و تقريباً در داخل و خارج صداهاي دشمنان به خوشحالي بلند شده است و ناراحتي براي دوستان انقلاب ايجاد كرده است. اين آقا با اين فضلش يك عيب داشت و اين عيب، او را در تمام جهات ساقط كرد. همه كمالاتش تحت الشعاع اين عيب قرار گرفت. من مشكوكات را نمي گويم، معلومات قطعي را برايتان مي گويم، يك عيب كه تمام محسناتش را در زير چتر قرار داد، اين بود كه از روز اول فكرش دست يك عده معدود ناصالح افتاد. اصلاً اين آقا را قبضه كردند و نتوانست از اين قبضه بيرون بيايد. . .
قبل از آنكه مهدي هاشمي اعدام بشود، چندين بار پيش او رفتم و گفتم آقا! آخر اين كيست؟ چرا اين همه از اين شخص تعريف مي كني؟ چرا اين همه دنبال او هستي؟ جنايت هاي او را مي خواني و مي بيني كه چه گفته است و در افغانستان چه كرده است، هر چه گفتم، گفت (اين عبارت ايشان است): من به مهدي هاشمي ايمان دارم. من هم ناچار بلند شدم و رفتم. من آنجا رفته بودم و دل برده بودم كه دل پيدا كنم، ايشان گفت: من به او ايمان دارم. در اين مدت در قبضه ديگران بود و ائمه جمعه را در سميناري هر سال آنجا مي آوردند، بيت ايشان در دست اطرافيانش وسيله اي براي قدرت ايشان، علم ايشان، اجتهاد ايشان شده بود، وسيله اي براي پياده كردن يك هدف هاي انحرافي كه امام مي دانست، يك عده معدودي مي دانستند كه آخرش چه چيز است كه اگر ادامه پيدا مي كرد، رئيس جمهوري ما مهدي هاشمي بود و خود او را هم، بعد از اينكه به هدف مي رسيدند نابود مي كرد. . .
 
2. حضرت آيت الله مشكيني همچنين در خطبه هاي نماز جمعه مورخ 7 آذر 1376 در خصوص اين بخش از سخنان تحريك آميز آقاي منتظري فرمودند:
«اين سخنراني بسيار بد بود. به صلاح نظام، انقلاب و وجود آن شخص نبود. در اين سخنراني رعايت نزاكت هم نشده بود، اين سخنراني مفسده دار بود كه هيچ رعايت مسايل اخلاقي هم در آن نشده بود. . . در اين سخنراني به ائمه جمعه كشور توهين شده بود و ائمه جمعه حقوق بگير عنوان شده بودند. . . در اين سخنراني رياست جمهوري مورد تحريك قرار گرفته بود. آيا تحريك نمودن نهاد رياست جمهوري درست است؟ آيا اين دعوت به افساد نيست؟ اين مسأله، بسيار زننده است در عين حال بسيار مسأله مهمي است كه مطرح شده است. من نمي دانم چرا اين مسايل مطرح شده است. . . تمام مسايل علمي مطرح شده در اين سخنراني ناتمام است. . . ما هيچ اشكالي را در رهبري نظام نمي بينيم. » ( آيت الله مشكيني، خطبه هاي نماز جمعه، 7 آذر 1376).
3. حضرت آيت الله مشكيني نيز در پاسخ به شبهه اعلميت چنين فرمودند:
«اعلميت بر دو نوع است، اعلميت گاهي در مسايل علمي است، گاهي در مسايل ولايتي است كه اين دو با هم فرق دارند. . . در رهبري، آنكه ولي امر مسلمين است اعلميت تركيبيه مورد نظر است. يعني ولي فقيه بايد علاوه بر اجتهاد، مدير و مدبر و داراي بينش سياسي باشد. مجموع مسايل مطرح شده را كه در نظر بگيريم، اعلميت را به وجود مي آورد. عقل هم در رهبريت اين مجموع را در نظر دارد. . . اگر كسي برخي از اين شرايط را نداشته باشد نمي تواند رهبر و ولي فقيه باشد، شما نمي توانيد در اين مسأله خدشه كنيد، مسأله اعلميت در رهبري با مرجعيت فرق دارد. . . »
4. نظر حضرت آيت الله شيخ علي مشكيني، عضو جامعه مدرسين و رئيس سابق مجلس خبرگان رهبري درباره مقام فقاهت و اجتهاد آیت الله خامنه ای...
«بسم الله الرحمن الرحيم بعد الحمدالله و الصلاه و السلام علي رسوله و آله توضيح اينكه حضرت مستطاب آيت الله حاج سيدعلي خامنه اي (مد ظله العالي) واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احكام شرعيه كه تصدي مقام معظم رهبري بدان نيازمند است، مي باشند. چنانچه معظم له حائز ساير شرايط ولايت امت و رهبري جامعه مسلمين نيز بنحو اوفي مي باشند و اين امر را خبرگان محترم رهبري از روي درايت و اطلاع خود و استفاده از بيانات و تأييدات رهبر عظيم الشأن راحل امام خميني قدس الله سره در مواقع متعدده، تأييد و تصويب نموده اند و لذا براي همه مسلمين جهان اعم از سني و شيعه و بويژه روحانيت محترم و علمأ عظام، فرقين ايدهم الله تعالي، و بر همه كسانيكه علاقه به دوام انقلاب اسلامي ايران و نفوذ و گسترش اسلام در جهان دارند و طالب امتثال اقيموا الدين و لا تتفرقوا هستند و ميل به تحقق ليظهره علي الدين كله دارند واجد مؤكد شرعي و عقلي است معظم له را به فقاهت و ولايت امر مسلمين بشناسند و بپذيرند. توفيق همه پيروان قرآن مجيد و مصلين الي القبله را از حضرت حق جل و علا خواستارم. والسلام علينا و علي عبادالله الصالحين - 15/5/1369 علي مشكيني، 14/1/1411»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر