سیدصدرالدین بلاغی (1373—1290) ، و شانزده آذر
بسم الله الرحمان الرحیم.
یک، الف) به نقل از http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4208&id=27183
سید صدر الدین بلاغی در سال 1290 ه. ش در نائین متولد شد.
نزد «پدر و علمای اصفهان و شیراز» به تحصیل پرداخت. در 28سالگی به مشهد و آنگاه به تهران رفت و به تبلیغ و تحقیق روی آورد.
صدر بلاغی نماینده آیت الله بروجردی در جریان ملی شدن نفت بود و پس از پیروزی انقلاب، از موسسین حزب جمهوری خلق مسلمان بود.
با پی بردن به عناصر مشکوک در حزب، مقدمات انحلال حزب را فراهم کرد و خود استعفا داد. «محمد پیامبر رحمت، قصص قرآن، ترجمه صحیفه سجادیه، محاکمه گلدزیهر صهیونیست، برهان قرآن و ترجمه وتفسیر جزء 23 قرآن » از آثار او است.
استاد بلاغی در روز پنجشنبه، اول اردیبهشت 1373 وفات یافت.
یک، ب) طبق http://www.aftab.ir/lifestyle/view/67836
سیدصدرالدین، محمدتقی بلاغی نائینی
جنسیت: مرد
تولد و وفات: (1290 ـ ...) شمسی
نام پدر: محمدحسین حسینی عریضی
محل تولد: ایران ـ اصفهان ـ نائین
شهرت علمی و فرهنگی: فقیه، مترجم، نویسنده، خطیب و شاعر
معروف به سیدصدرالدین و مشهور به صدر بلاغی ..........
دو) شاید، «عناصر مشکوک» در بند یک الف، مفهومی ساختگی وانحرافی است، و همچنین مرحوم صدر بلاغی، شاید اصولاً از حزبی که خودش از مؤسسانش بود استعفا نداد. شاید ماجرا در واقع این بوده:
عبدالرحیم جعفری، در جستجوی صبح (خاطرات عبدالرحیم جعفری بنیانگذار مؤسسۀ انتشارات امیرکبیر)، تهران، روزبهان، دو جلد، چاپ اول 1383، چاپ دوم 1384، جلد اول:
«باری، بعد از انقلاب که حزب خلق مسلمان به رهبری آیت الله شریعتمداری (صفحه ی 583) دایر شد، صدر بلاغی نیز در بعضی مجالس این حزب سخنرانی می کرد و به همین دلیل یک روز که برای خرید لوازم منزل از خانه خارج می شود چند نفر از مخالفین حزب خلق مسلمان او را مورد ضرب و شتم قرار می دهند و عمامه اش را پاره می کنند. صدر بلاغی از آن پس خانه نشین شد و پس از سالها سرانجام به راه محتوم همل بندگان خدا رفت (صفحه ی 584).
سه) به نقل از http://www.manoochehryazdi.blogfa.com/post-93.aspx
دارالتبلیغ اسلامی
گروهی از نویسندگان جوان مجله مکتب اسلام به رهبری آیت الله شریعتمداری را باید از بنیانگزاران ایجاد این مدرسه بزرگ دینی دانست . کلنگ ساختمان دار التبلیغ در اردیبهشت 1343به زمین زده شد و در مهر ماه 1344 افتتاح گردید ، سخنرانان روز افتتاحیه آیت الله شریعنمداری و صدر بلاغی و شادروان موسی صدر بودند البته لازم به ذکر است که موسی صدر آن زمان در لبنان اقامت داشت و گهگاه به ایران سفر میکرد
..........
دارالتبلغ علیرغم مخالفینی که داشت توانست با ایجاد یک مرکز آموزشی ، طلاب جوان را با علوم انسانی – دینی آشنا کند و حتی برای طلاب خارجی نیز امکان کسب دانش فراهم سازد و برای اولین بار مرکز آموزشی برای زنان طلبه ایجاد کند.
تبلیغ خارج از کشور؛ ایشان [مرحوم آیت الله العظما بروجردی، فوت 1340 هجری ی شمسی] علاوه بر تبلیغ در داخل کشور، به نشر معارف بلند و تابناک شیعه در خارج از کشور نیز اهمیتی فوقالعاده میداد و نمایندگانی را به اقصی نقاط دنیا روانه میکرد.
از جمله : آقای محققی در هامبورگ آلمان، آقای صدر بلاغی در انگلستان ، آقای حاج شیخ مهدی حائری در آمریکا، آقای شریعت در پاکستان ، آقای صدر در لبنان و آقای فقیهی در مدینه و ... .35
35. خاطرات زندگی آیت الله العظمی آقای بروجردی ، علوی طباطبایی ،انتشارات اطلاعات ، 1341 ص 126 .
آنچه در مقدمه [ی کتاب امام علی صدای عدالت انسانی، به قلم جرج سجعان جرداق] به قلم مترجم با عنوان (آيتالله بروجردي و كتاب امام علي(ع)) همراه با اسناد و مدارك ذكر شده است، (ج 1 ص 33 - 44) نشان از اهميت خطير اين كتاب براي مرجع وقت شيعيان دارد كه به حساسيت سازمان امنيت كشور (ساواك) انجاميده و سبب شده است كار ترجمه تا مدتها متوقف شود و دانشمند و سخنور معروف مرحوم سيد صدرالدين بلاغي به ساواك احضار شود.
شش) طبق مضمون http://www.nourizadeh.com/archives/002338.php مرحوم صدر بلاغی برای مقام مرجعیت تقلید کمتر از حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی نبود.
نوزدهم آذر ماه 1386
برابر با دهم دسامبر 2007
بمناسبت روز جهانی حقوق بشر در کانون مدافعان حقوق بشر تهران مراسمی برگزارشد.
در این مراسم ..........
سپس آقای شاه حسینی در ادامه چنین سخن گفت:
در زمان دکتر مصدق شخصی بنام محمود نریمان وجود داشت که در زمان مراسم فوت ایشان در سال 1340 فردی بنام کشاورز صدر از جبهه ملی بالای قبر نریمان که متاسفانه آن را خراب کرده اند فریاد زد ای آزادی تو چقدر مظلوم هستی که بنام تو چه ظلم هایی می کنند و باز هم دم از آزادی می زنند.
.........
در ادامه [آقای [حسین؟] شاه حسینی؟ آقای معینی فر؟] گفتند صدر بلاغی در مراسم ختم محمود نریمان چنین گفتند که ما احتیاج به اینکه حقوق انسانی را در موردمان رعایت بکنند و حقوق بشر را اجرا کنند نیز، نیاز نداریم، حقوقی که برای حیوانات قائلند برای ملت ایران قائل شوند، حقوق عادی که برای حیوانات است آن حقوق اهمیت دارد. او مثالی زد که ظرفی را پر از عسل را گذاشته اند و مقداری زنبور را روی آن قرار داده اند و زنبورها از این عسل می خورند، بیایید روی این ظرف را ببندیم، می بینیم که زنبورها خود را به در و دیوار ظرف می زنند تا خارج شوند، برای آن حیوان تا وقتی آزادی نیست عسل هم شیرین نیست.
شانزدهم آذر
قلب تپندة جنبش دانشجويی
گفتوگو با حسين شاهحسيني ـ از فعالان نهضت ملي ايران
گفتوگو با حسين شاهحسيني ـ از فعالان نهضت ملي ايران
به نقل از سايت چشم انداز ايران ـ
چشم انداز شماره 17 ـ آذر و دی 1381
..........
قرار بود سفارت انگليس قبل از شانزدهم آذر بازگشايي شود. ولي بعداً متوقف شد و بعد از شانزدهم آذر, دستور بازشدن آن را دادند و 'ديويس رايت' كاردار سفارت قرار بود به ايران برگردد. نهضت مقاومت ملي دربارة بازگشايي سفارت انگليس اعلاميه شديداللحني داد. بازار, درپي زنداني و تبعيدشدن اكثريت شخصيتهاي آن, دوباره توسط عدهاي از دانشجويان و بازاريان تعطيل شد و اينگونه اعتراض خود را به مردم ايران و جهان رساندند. در آن روز آقاسيدمهدي حاجقوام كه از وعاظ معروف و از انديشمندان عارف و عضو جامعة علمي تهران بود, در محل 'چهارسوق بزرگ بازار تهران' روي چهارپايه منبر رفت كه عدهاي از روحانيون نظير آقاسيد صادق رضوي پسر آقا ميرزا سيدعلي رضوي قمي, شيخ باقر نهاوندي و صدر بلاغي نيز در آنجا حضور داشتند. البته رأس اين مطلب و شاه بيت آن, ورود نيكسون به ايران بود. او به استناد يكي از آيات قرآن گفت: 'اختيارتان را به دست اجنبي و ساير اديان ندهيد. آنها به هيچوجه نميتوانند با شما ارتباط دوستانه داشته باشند. آنها منافع شما را به خطر مياندازند.' بعد از سخنراني, همان روز بازار تعطيل شد و خود من از كساني بودم كه پاي همان چهارپايه ايستاده بودم و پليس هم از طرف چهارسوق كوچك و هم از طرف بازار آهنگرها حمله كردند و آقاسيدمهدي حاج قوام و پسر آقاسيد صادق رضوي را دستگير كردند. آن دو را به زندان مهرآباد بردند, زيرا در زندانهاي ديگر جا نبود. در آن روز تمام بازارهاي مرتبط با چهارسوق بزرگ نظير بازار آهنگرها و بازار نجارها, به تعطيلي كشيده شد و اعتراضي هم به تجديد رابطه با انگلستان انجام گرفت. سروصداي زيادي در سطح جهان ايجاد كرد و رويداد بازار اين اميد را به دانشجويان و طبقة تحصيلكرده داد كه فقط آنها در صحنة سياسي نيستند, بلكه طبقة كاسب و بازاريها هم در اين مرحله نقش بسيار مؤثري دارند.
.........
اولينبار در سال 1339 كه خانم پروانه فروهر ـ كه خدا رحمتش كند ـ سخنراني كرد, سكوت دانشگاه شكسته شد و رسماً شانزدهم آذر روز دانشجو ناميده شد
اولينبار در سال 1339 كه خانم پروانه فروهر ـ كه خدا رحمتش كند ـ سخنراني كرد, سكوت دانشگاه شكسته شد و رسماً شانزدهم آذر روز دانشجو ناميده شد
نه) محمود حکیمی، طبق http://www.navideshahed.com/FA/index.php?Page=definition&UID=28285
مرحوم فلسفي در بيان و جذب مخاطبان بسيار موفق بود. مرحوم صدر بلاغي در شيوه گفتار و مباحث استدلالي موفق تر از ديگران بود. من در مسجد لرزاده و سالها بعد در حسينيه ارشاد و مساجد و هيئتهاي ديگر از سخنرانيهاي او خيلي بهره بردم. او از دانشي وسيع و بياني محكم برخوردار بود.
........
هر كدام از اين مداحان در زمينة خاصي تخصص داشتند. مرحوم صدر بلاغي در زمينه زندگاني پيامبران توحيدي و مخصوصاً پيامبر اسلام (ص) آگاهي بسيار داشت. در سخنرانيهاي خود را از واژه هاي فخيم و زيبا استفاده مي كرد. مرحوم فلسفي بيشتر در زمينه تعليم و تربيت سخن مي گفت. آقاي وحيد خراساني بسيار جالب سخن مي گفت. مرحوم انصاري بسيار شيرين حرف مي زد و مخصوصاً اينكه در ضمن سخنراني گاه لطيفه هاي جالبي هم مي گفت و همه را مي خنداند.
مرحوم صدر بلاغي به پيامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، علاقه عجيبي داشت. در يكي از سخنرانيهايش مي گفت كه حتي براي شناخت شخصيت پيامبر اسلام (ص) قرآن به بهترين شكل او را معرفي كرده است. او مي گفت كه قرآن كريم حضرت محمد (ص) را پيامبر مرسل، رسول الله، نذير مبين، بشير و ندير، رحمة للعالمين و خاتم النبيين ناميده است و بعد به توصيف هر كدام از اين اسامي مي پرداخت. كتاب قصص قرآن، نخستين كتابي بود كه من از مرحوم صدر بلاغي خواندم و تأثيري شگفت بر من داشت. در اين كتاب زندگاني پيامبران به زبان نسبتاً روان براي خواننده شرح داده مي شود. من دو بار اين كتاب را خواندم. البته اين كتاب ترجمه و تأليف است ولي هر چه باشد من دو بار آن را خواندم. مرحوم صدر بلاغي در سخنرانيهاي خود سفارش مي كرد كه براي شناختن پيامبران همان بهتر است كه به قرآن رجوع كنيم.
..........
برخي معتقدند مرحوم فلسفي از نظر سياسي ديدگاههايي مانند ديدگاهها و مواضع مرحوم صدر بلاغي نداشت. اين حرف كاملاً درست است. مرحوم صدر بلاغي از طرفداران نهضت ملي بود. فراموش نمي كنم كه وقتي مرحوم كريم آبادي از اعضاي جبهه ملي در زندان بود متأسفانه دختر نوجوان ايشان فوت كرد. در مسجدي نزديك سرچشمه جلسة يادبودي برگزار شد. مرحوم كريم آبادي را همراه چند پليس از زندان آوردند. بسياري از فرزانگان از جمله مرحوم غلام رضا تختي در آن جلسه شركت كردند. مرحوم صدر بلاغي منبر رفت و ضمن تسليت به كريم آبادي از ضرورت آزادي در جامعه و مصيبتهاي استبداد مي گفت و ثابت كرد كه راه انبياء راه آزاد ساختن انسانها از بندگي غير خداست. هر كس در راه آزادي انسانها بكوشد در واقع همان راه انبياء را مي پيمايد.
ده) طبق مضمون http://www.shahrvandemrouz.com/content/7398/print.aspx به قلم سیدمحمد ثقفی، از شاگردان مستقیم مرحوم صدر بلاغی، مرحوم فلسفی نظرش درباره ی ملی شدن نفت ممتنع (و در واقع منفی؟) بود، و صدر بلاغی و تعدادی از علمای دیگر، نظرشان مثبت بود.
پس از پيروزی انقلاب، احزاب متعددی در ايران تأسيس شد که از جملۀ آنها حزب جمهوری اسلامی و حزب جمهوری اسلامی خلق مسلمان ايران بود که در هيئت مؤسسان آن، رجال دينی محترمی چون استاد صدر بلاغی و سیّد غلامرضا سعيدی و امثال ايشان بودند که در ۲۲ اسفند ۵۷، طی نامهای، از آيتالله العظمی شريعتمداری پيرامون تشکيل آن نظرخواهی نمودند و ايشان نيز در پاسخ، مرقوم فرمودند که: «عضويت در اين حزب و ساير احزاب اسلامی که زير نظر جامعۀ روحانیّت فعالیّت دارند، نه تنها بلامانع، بلکه يک وظيفۀ اسلامی و ملّی است. از خداوند متعال توفيق همۀ احزاب اسلامی را در راه برقراری جمهوری اسلامی خواستارم.»
........
آيتالله العظمی شريعتمداری در سخنرانی خود در روز ۳/۸/۵۸، خطاب به نمايندگان اساتيد دانشگاههای ايران فرمودند:
امروز هرکس انتقاد کند، میگويند ضدانقلاب است. در صورتی که بهنظر ما، هرکس انتقاد را گوش نکند، او ضدانقلاب است. (۱۵
مولوی محمد نبی محمدی رهبر حرکت انقلاب اسلامی که وکیل مردم لوگر در مجلس شورا بود، در جلسه رای اعتماد به کابینه نوراحمد اعتمادی تلخیصی مفصل از کتاب برهان قرآن نوشته صدر بلاغی را که علیه افکار و اندیشه های مارکسیستی نوشته شده است، به نام خود قرائت کرد و در پایان هم بهاعتمادی صدر اعظم رای اعتماد داد. از قضا این صدراعظم کسی بود که در خفا از پرچمی ها حمایت کرد و مورد اعتماد شوروی ها نیز بود.
سیزده) ظاهراً منظور از علامه بلاغی، در بیشتر موارد مرحوم محمدجواد بلاغی است، و در موارد کمتر، مرحوم صدر بلاغی (سیدصدرالدین بلاغی).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر