سفیر حق و صفیر وحی
سفیر حق و صفیر وحی | 12 مرداد 1388 2829 بازدید | |
پاسخهای آیتالله منتظری به اشکالات عبدالکریم سروش حسینعلی منتظری. (تهران، خردآوا، 1387) | ||
|
|
برگرفته از مقدمه کتاب بر اهل دانش پوشیده نیست که وحی، همپای نبوت، بلکه یکی از ملزومات آن است و تا زمانی که از جانب حقتعالی به کسی وحی نشود، او به مقام پیامبری نخواهد رسید و به وزان همان برهانی هم که نبوت و وجود دین الهی ضرورت مییابد، وجود وحی لازم میباشد. بنابراین مسألهی وحی، یکی از پایههای اولیهی دین و مسائل اساسی شناخت و معرفت دینی است که باید به عنوان یکی از اصول اعتقادی به آن نگریسته شده و مورد تحلیل و تحقیق جدی قرار گیرد؛ بهویژه این که در مذهب تشیع، از سوی اولیای معصوم آن، بر وحی قرآنی تأکید بهسزا شده و قرآن کریم عمدهترین میزان برای شناسایی حدیث صحیح از حدیث غیر معتبر به شمار رفته است. قرآن، کلام خدا و «کتاب الله» است که نبیاکبر، بر حسب حدیث «ثقلین» ـ که متوار بین فریقین است ـ مردم را بعد از خود به آن و به عترت خویش ارجاع دادند. چندی پیش، در یکی از رسانههای خارجی، مصاحبهای از طرف دانشمند محترم، جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش وفقهالله تعالی در باب وحی و قرآن، مبنی بر این که مضمون وحی از ناحیهی خداوند و صورت و قالب آن از خود پیامبر میباشد، منتشر شد و به دنبال آن، سؤالها و پاسخهای گوناگونی مطرح گردید. این نظر، هرچند در خصوص تورات و انجیل کنونی که متون دستنویس بشری هستند به گونهای توجیهپذیر و صائب میباشد، ولی دربارهی قرآن که به اجماع اهل اسلام، معنا و مضمون و همچنین الفاظ و صورت آن از سوی مبدأ غیبی وحی بوده و پیامبر اسلام تنها نقش قابلی و پذیرش را برای تحقق آن داشته است، بههیچوجه پیش عموم دانشمندان مسلمان مقبول نمیافتد و بار عام نمییابد. البته اظهار آن نظر، زمینهی میمون بازنگری حقیقت وحی و تحلیل معنای آن و جستوجوی مجدد از ادلهی نقلی و عقلی را فراهم نمود و موجب جنبوجوش گروهی از دانشمندان و جهشی در معرفت دینی گردید و به خاطر همین امر نیز باید محافل علمی از اظهار آن استقبال کرده و اندیشمندانه و اندیشورانه به آن بنگرند و آن را محققانه، همراه با نزاکت و رعایت روش و ادب مناظره و عاری از کینهتوزی و اغراض سیاسی، مورد بررسی و تحقیق و نقد قرار دهند و از تکفیر و تفسیق، که به حقیقت جُهد عاجز است، به شدت بگریزند. اینجانب پس از انتشار نظریهی مذکور، از طرق گوناگون به صورت کتبی و شفاهی، مورد سؤال مکرر پیرامون آن واقع شدم و چون پاسخ به آن، همانند پاسخهای فقهی نیست که بدون تحلیل و استدلال جایگاه مقبولی داشته باشد، علیرغم حال خسته و مشغلهی زیاد و فرصت کوتاه، به اجمال پاسخی دربارهی آن نظریه مکتوب داشتم. ولی اندک زمانی پس از آن، جناب آقای دکتر سروش دامعزه، در ضنم پاسخی که در همین ارتباط به یکی از علما دامتافاضاته داده بودند، به گونهای سخنان اینجانب را هم مورد نقد قرار دادند که به درخواست اکید برخی از دوستان، در آن رابطه به نگارش پاسخ دیگری که نسبتاً مفصل است، پرداختم؛ و در واقع، هر دو پاسخ در موضوع مورد بحث، مکمل یکدیگر میباشند. و اینک هر دوی آنها در این مجموعه گردآوری شده و امیدوارم این کوشش ناچیز، مقبول مقام احدیت، جلّ جلاله، و حضرت رسول اکرم و اولیای معصوم حقتعالی واقع گردد و رشتهی آن با خامهی اهل تحقیق امتداد یابد. X |
این کتاب به خطایابی املایی نیاز دارد. اگر مایل به قبول زحمت هستید، ما را آگاه سازید. |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر