در کتاب زمزم عرفان داستانی درباره ی سید اسدالله خرقانی و برخورد تند او با رضا شاه شقی و تبعید سید به فومن نقل شده است. آیت الله بهجت می گوید:
من خودم پیش سید خرقانی رفتم و « سیدی نورانی بود»[زمزم عرفان- چاپ اول- ص 334]
سید اسد الله خرقانی یا خراقانی که اهل خرقان قزوین است از روحانیون مشروطه خواه زمان خود بود و نزد میرزای جلوه و آخوند خراسانی هم تلمذ[یا به قول بعضی: تتلمذ] نموده است. مرحوم محمد ِ محیط طباطبایی مشروطه خواهی طیف خراسانی را ناشی از سایه انداختن دست پروردگانی از سید جمال اسدآبادی همچون سید خرقانی بر اطرافیان آخوند میداند و هر چند کلیت این کلام نزد بنده مقبول نیست و بلکه باطل است لکن فی الجمله پر بی راه هم نگفته است.
سید اسد الله خرقانی دارای تالیفات فراوانی است و در همان زمان مشروطه - تا جایی که به یاد دارم- به نواحی جنوبی ایران فرستاده می شود و حکایاتی با دریابیگی و دیگران دارد. برخی از تالیفات او را خوانده ام و دارای انحرافاتی است البته نه انگونه که امثال جناب شیخ حسین لنکرانی (ره) و شیخ علی ابوالحسنی منذر(حفظه الله) می پندارند و سعی در ابراز آن دارند.پری روز در ویژه نامه ی"ایام" روزنامه ی جام جم - که در 5 شنبه های اخر ماه چاپ می شود- مطالبی در مورد برخی اصلاح طلبان دگر اندیش نوشته شده بود و برخی تقسیمات هم صورت پذیرفته بود. از جمله از مرحوم آیت الله خالصی زاده و خرقانی به عنوان و تقسیمی یاد شده بود و همردیف کسانی قرار گرفته بودند که ناصحیح بود. حتی در جایی سید اسدالله را شیخ اسدالله نوشته بود .چه خوب است انسان در نادانسته ها دخالت نکند و در دانسته ها هم مغرضانه قضاوت ننماید. برخی روزنامه نگاران گمان میکنند حق دارند در هر زمینه و هر مبحثی اظهار لحیه -که البته غالبا آن را هم ندارند - بنمایند.
برخی کتابهای مرحوم خالصی زاده در کتابخانه ی بنده وجود دارد و با خواندن آنها تعجب می کردم که این جناب چگونه برخی مطالب اصیل اسلام و شیعه را نادانسته و ناخواسته رد می کند.گویی بویی از عرفان و حکمت اصیل نبرده است. در هر حال مساعی ایشان مشکور است و مورد احترام ماها هستند ولی ما نمی توانیم بخاطر بزرگ بودن و جلیل القدر بودن امثال شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ عبدالجلیل قزوینی، علامه ی حلی، ملا محمد باقر قمی،مجلسی ثانی، و عده ای دیگر از بزرگان ، علم و معرفت را به کنار بگذاریم. احترام آنها محفوظ، لغزش های قلمی و فکری آنها هم مردود.
در مورد خرقانی و خالصی زاده همینگونه است. صحیح نیست فورا رجم به کفر نموده و از دایره ی اسلامشان بیرون کنیم. تازه این مطلب مربوط به محققین است. برخی ناشسته رویان هیچ مدان را چه دخلی به این امور؟ خاقانی این خسان که طریق تو می روند/ زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست...الی اخر
خدای بیامرزد شیخ هادی سنگلجی را، به آخوندی که مثل ماشین جوجه کشی مسلمانان را تکفیر و تفسیق می کرد گفت ما با چه زحماتی مردمان را داخل در خیل مسلمانان می کنیم امثال تو به راحتی مسلمانان را از دایره ی اسلام خارج می کنید؟ بای دلیل ام بایة حجة؟
...............
نکته ها
1: سید اسدالله موسوی میر اسلامی خرقانی قزوینی مراغه ای در سال 1355 ق در سن 99 سالگی فوت می کند. با توجه به اینکه مرحوم بهجت سالها قبل از فوت او به عتبات رفته و بعدها هم حدود ده سال از فوت خرقانی گذشته مدتی کوتاه به فومن باز می گردد دیدار ایشان با خرقانی در چه زمانی بوده است؟
چه بسا در همان سنین ده- دوازده سالگی مرحوم بهجت بوده باشد.{اگر دیدار و ملاقات این دو را ورا طبیعی ندانیم}. اگر این صحیح باشد رایحه ای از درک معنوایت توسط مرحوم بهجت در سنین نوجوانی مستشم است. چنانکه وقتی ایشان در همان نوجوانی محضر یک شیخ نورانی صاحب کرامات و مقامات را در نماز جماعتش در کربلا درک می کند از مراتب کمالی او- که بر دیگران هم مخفی بوده- یاد میک ند. آن شیخ مرحوم امام نائینی است. صلوات الله و سلامه و برکاته علیه.
2: از تالیفات مشهور خرقانی می توان به "رد کشف حجاب" و " محو الموهوم و صحو المعلوم" و " نقد نظریه ی داروین" و برخی کتابها در زمینه ی مشروطیت اشاره کرد. خرقانی در ابن بابویه تهران و در کنار مقبره ی استادش فیلسوف مشائی میرزا ابوالحسن جلوه ی زواره ای دفن است. عفی الله عن زلاته.
هنرور:
این هم کار جدیدی است که آقایان برای ما درست کرده اند: دفاع از آیة الله بهجت در برابر بافته ها و ساخته های روز افزونشان
بگذریم، درباب خرقانی نیز بنگرید:
محو الموهوم و صحو المعلوم
جريانهاي تجديدنظر طلب در عقايد شيعه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر