۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

ختم دفاع و ختم نزاع

danesh talab -
برای اینکه موضوع بیش از این کش پیدا نکند خیلی خلاصه عرض می کنم؛
بنده به اعتبار عمومی بودن متن جناب محمدپور این نقد را نوشته ام و الا اگر خصوصی بود اصلا به من ربطی هم پیدا نمی کرد که بخواهم از آن ناراحت یا خوشحال بشوم!
منظورم از اشاره به مطلب شما هم فقط «غفلت» بود و جبران غفلت هم نه به «عذرخواهی» که فقط به پذیرش و «دقت» است. بنابراین توضیحات و تواضع شما را اصلا به خودم نمی گیرم و همین که شما می پذیرید که ممکن است چنین متنی باعث تکدر و ناراحتی کسانی بشود که از آنها اسم بره شده ارزش خودش را دارد و قابل تقدیر است.
باقی مطالب را وا می گذارم و به همان سوال آخر جواب می دهم؛
بنده حقیقتا سعی کردم آرام بنویسم شاید بهانه نشود که بگویند زبانش تند است پس بویی از حقیقت نبرده، سعی کردم که زبانم حجاب منظورم نشود. منتها صراحت را نمی توانم ترک کنم، راحت حرف می زنم و اهل تعارف و ملاحظه هم نیستم. نمی دانم این آفت زبان می شود یا نه؟ اما عقل ناقصم هنوز می گوید که صراحت، دیوارهای بلندی از سوء تفاهم را فرو می ریزد و حتی بین آدمهای مخالف رفاقت هایی ایجاد می کند که بین آدمهای موافقی که با هم تعارف و ملاحظه دارند هیچ وقت ایجاد نمی شود. از این برکت صراحت نمی توانم دست بردارم.


M.S.A. HONARVAR - باز هم ممنون. لطف کردین و تا حدی هم موافقم در مورد صراحت ولو سلیقه یا عادت نگارشم تا حدی متفاوت باشد، اما توجهم هم با این اشاره به برکات صراحت من بعد به این بعد قضیه بیشتر خواهد بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر