۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

منتظری: ریشهری آیت الله گلپایگانی و بنده را تهدید کرده بود


مدار شریعت
یادنامه ی آیة الله العظمی شریعتمداری
قدس الله نفسه الزکیة
خاطرات- 2

https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjcghuFUv86u7tP2MjFkX8CrRmux8SOPm-Lk2oAkoqIBlP_D78T-HVrBCNOubMbN-uJ8SHMISY6J0VO1QojxuY4ZI7mOUrjiHds1VpZsKYtblLyBU3XJCRn-pfwTVAVzPWLYyXtsRDO_H0/s1600/h18.jpg
آیت الله شریعت مداری از زبان فقیه عالیقدر - بخش دوم


راجع به آقاي شريعتمداري مي‎گويد، شما مواظب باشيد حرفي نزنيد و چيزي نگوييد!”. بعد شب مصاحبه آقاي قطب زاده از تلويزيون پخش شد و در اين راستا بود كه به سراغ آقاي شريعتمداري رفتند، و من از صحت و سقم قضايا بي اطلاع بوده و هستم . بعدا شنيدم آقاي حاج احمد آقا در زندان سراغ آقاي قطب زاده رفته و به او گفته است شما مصلحتا اين مطالب را بگوييد و اقرار كنيد و بعد امام شمارا عفو مي‎كنند، ولي بالاخره او را اعدام كردند; و باز بعدها از طريق موثقي شنيدم كه جريان ريختن مواد منفجره در چاه نزديك محل سكونت مرحوم امام بكلي جعلي است و واقعيت نداشته است و منظور فقط پرونده سازي براي مرحوم آقاي شريعتمداري بوده است، والعلم عندالله .



حضرات آیات منتظری و شریعتمداری (رحمة الله علیهما) پس از آزاد شدن ایت الله منتظری از زندان



مرحوم حضرت آیت الله العظمی منتظری(اعلی الله مقامه)  می‌گوید:



یک روز، آقای ری‌شهری (آن‌وقت که وزیر اطلاعات بود) آمده بود این‌جا. گفت : 
« من الان منزل آقای گلپایگانی بوده‌ام. این مطلب را به آقای گلپایگانی گفته‌ام، به شما هم می‌گویم: آقای شریعتمداری همین دو سه روز رفتنی است مبادا عکس‌العملی از خودتان نشان بدهید.» 
در حقیقت، آمده بود تهدید کند من به او گفتم: 
«بالاخره آقای شریعتمداری یک مرجع است که تعداد زیادی از تُرک‌ها به ایشان علاقه دارند. من اگر جای امام بودم، در صورتی که آقای شریعتمداری فوت می‌شد، در مسجد اعظم یک فاتحه برای او می‌گذاشتم. با این‌کار، مردم خوشحال می‌شدند و احساس می‌کردند که مسائل شخصی در کار نیست. به‌نظر من، فاتحه گرفتن برای ایشان یک کار عقلایی است.»

گفت: «این نظر شما را به بالا بگویم؟» 
گفتم: «بگو.» 
این قضیه تمام شد. آقای ری‌شهری رفت. بعد هم آقای شریعتمداری از دنیا رفت. جنازۀ او را که شبانه آورده بودند، آقای حاج آقا رضا صدر خواسته بود بر او نماز بخواند، نگذاشته بودند. بعد از چند روز من رفتم جماران. دیدم آقای شیخ حسن صانعی و احمد آقا این مطلب را دست گرفته‌اند که: 
«بله، منتظری می‌گوید امام برای شریعتمداری فاتحه بگذارد!»
و این‌کار را مسخره می‌کردند! تا این‌که یک شب که ما با امام جلسه داشتیم، در آن جلسه همۀ مسؤلین، آقای هاشمی، آقای خامنه‌ای، آقای موسوی اردبیلی، آقای موسوی نخست‌وزیر و احمد آقا هم بودند در ضمن صحبت‌ها، من این مطلب را به امام گفتم که:
«چه اشکال داشت طبق وصیّت آقای شریعتمداری که به آقای صدر گفته بودند تو بر من نماز بخوان، در آن نیمه‌شب اجازه می‌دادند آقای صدر بر آقای شریعتمداری نماز بخواند؟ این به کجای انقلاب لطمه می‌زد؟ ولی حالا که نگذاشته‌اید، آقای صدر همۀ این جریانات و جریان بازداشتش را در یک جزوۀ هفتاد هشتاد صفحه‌ای نوشته است؛ خیلی هم محترمانه نوشته؛ به کسی هم توهین نکرده است. اما این نوشته در تاریخ می‌ماند و بعد در آینده، حضرت‌عالی را محکوم می‌کنند، می‌گویند آقای خمینی نگذاشت به یک نفر مرجعی که رقیبش بود، نماز بخوانند.» 
(نقل از خاطرات مرحوم معظم له)


آن جزوه ای  را که در تاریخ ماند اینجا و .واکنش آیة الله العظمی گلپایگانی را اینجا بخوانید








هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر