این یادداشت را دیده یا خوانده اید؟ در هر حال دوباره بخوانید و به این امر توجه کنید که چرا می گویم علت عمده ی خسران نسوان، نسیان انسان است نه نامردی یا مردی مردان. مضافاً اینکه درباره ی روح و روحیات و شخص و شخصیات دست ما که خود انسان ایم و انسانی، کوتاه از ثمر و بار و بری رسیده و کمال یافته می باشد، دیگر اینکه گفتاری ما را آزرده کرده، گفتار را با گفتار پاسخ می گویند، نه صاحب گفتار را با انکار، مقاله ای ما را ملول کرده، مقاله ای به استدلال هدف را تحقق می بخشد، نه قیل و قالی در ابطال و ملامت.
این کمترین، به انتقاد از دو مقاله ی اخیر خانم صدر پرداختم، چون حرمت انسان و حریم یک گفتمان را مورد تعرضی ناروا قرار داده بود، حرمت انسان را با مطلق انگاری و زبانی جزمی در حکم و تحکم نسبت به مردان، ایرانی، و حریم گفتمان حقوقی و اجتماعی زنان را با تسری همین مواضع خویش به این گرایش و نگرش بسیاری از زنان. اما یادداشتی که در بالا آوردم فاجعه ای بس بزرگ تر است که در عین همسانی و همسویی با تکرار خطای خطیب جمعه در زبان و بیان خانم صدر، به مراتب کمتر شایسته ی تعقیب و تقلید است و به مراتب بیشتر بایسته ی نقد و مناقشه، چه آنکه پس از قیل و قال های ایام اخیر، کمابیش از خلال مقالات و منقولات گوناگون این هوشیاری و توجه در بیشترینه ی مواضع به چشم می آمد که خطای خانم صدر در زبان و داوری چه امری بوده است، اگر اینک کسی به تکرار همان خطا شتافته باید او را به مطالعه ی آنچه نقد می کند، توصیه نمود و به مطالعه ی نقدهای دیگران پیش از نشر نقد خویش نیز دعوت نمود، تا مانند آن سید روحانی نباشیم که پس از انتشار 4 جلد نقد دکتر شریعتی به کسی گفته بود: حالا یک کتابش را بدهید بخوانیم، ببینیم چه می گوید این بهایی مزدور اجنبی.
این کمترین، به انتقاد از دو مقاله ی اخیر خانم صدر پرداختم، چون حرمت انسان و حریم یک گفتمان را مورد تعرضی ناروا قرار داده بود، حرمت انسان را با مطلق انگاری و زبانی جزمی در حکم و تحکم نسبت به مردان، ایرانی، و حریم گفتمان حقوقی و اجتماعی زنان را با تسری همین مواضع خویش به این گرایش و نگرش بسیاری از زنان. اما یادداشتی که در بالا آوردم فاجعه ای بس بزرگ تر است که در عین همسانی و همسویی با تکرار خطای خطیب جمعه در زبان و بیان خانم صدر، به مراتب کمتر شایسته ی تعقیب و تقلید است و به مراتب بیشتر بایسته ی نقد و مناقشه، چه آنکه پس از قیل و قال های ایام اخیر، کمابیش از خلال مقالات و منقولات گوناگون این هوشیاری و توجه در بیشترینه ی مواضع به چشم می آمد که خطای خانم صدر در زبان و داوری چه امری بوده است، اگر اینک کسی به تکرار همان خطا شتافته باید او را به مطالعه ی آنچه نقد می کند، توصیه نمود و به مطالعه ی نقدهای دیگران پیش از نشر نقد خویش نیز دعوت نمود، تا مانند آن سید روحانی نباشیم که پس از انتشار 4 جلد نقد دکتر شریعتی به کسی گفته بود: حالا یک کتابش را بدهید بخوانیم، ببینیم چه می گوید این بهایی مزدور اجنبی.
و آنگهی شمایی که به خلاء پرونده ی خانم صدر از نقاط درخشان و خلوت سابقه ی ایشان از دست آوردهای ملموس حکم می کنید و ترقی ایشان را صرف باند بازی های مطبوعاتی و زد و بندهای ژورنالیستی نشان می دهید، یعنی بی مطالعه به وحی الهی و شعور کیهانی این امر را دریافته اید، یا به حدس و گمان و الهام و احتمال؟ من که می نگرم، اینها را می بینم:
- صدر به عنوان وکیل حقوقی فعالیت میکند و عضو شبکه ی وکلای داوطلب است.
- در کنار آن بنیانگذارسازمان مردمنهاد غیر انتفاعی «راهی»
- از موسسان وبگاههای زنان ایرانی و میدان زنان
- از اعضای فعال کمپین «قانون ِ بیسنگسار» است و تلاش زیادی برای حذف سنگسار از قوانین ایران و پذیرش وکالت افرادی که به سنگسار محکوم شدهاند کردهاست
عضو کمپینهای ذیل است:
- نه به طرح امنیت اجتماعی»
- «تحصیل سهم من نیست، حق من است»
- «نه! به لایحه حمایت از مردان در خانواده»
- «دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاهها»
- «اعتراض به فشارهای غیرقانونی علیه فعالان جنبش زنان»
جایزههای ذیل را دریافت نموده است:
- - جایزه اول ششمین جشنوارهٔ مطبوعات کشور در بخش «ستونهای ویژه»
- - جایزه اولِ دهمین جشنواره مطبوعات در بخش مقالات اجتماعی.
- - ۲۰۰۴ جایزه ایدا بی ولزبرای شجاعت در روزنامهنگاری
- - جایزه حقوق بشر سال ٢٠٠٩ بنیاد لخ والسا، به خاطر فعالیتهای پیگیر در راستای پیشبرد آزادی بیان، موازینحقوق بشر و دموکراسی در ایران
- - جایزه لاله حقوق بشر لاهه هلند (٢٠٠٩) به خاطر فعالیتهای حقوقی، انتشار مقالات انتقادی و همچنین کمپین مبارزه با سنگسار و فعالیت در انجمن راهی
- - جایزه زنان شجاع وزارت امور خارجه آمریکا (۲۰۱۰) به خاطر شجاعت و رهبری در دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان (او این جایزه را به شیوا نظرآهاری تقدیم کرد
بله، در موارد عمده ای شخص من دیدگاه دیگری دارم، اما دیگر اندیشی دخلی به فراموشی و تفاوت در عقاید ربطی به انکار سوابق کسی ندارد. یا شاید شما شکوه و شهامتی را که در تقدیم جایزه اش به شیوا دیدم، نبینی و اهمیتی را که برای موسسه ی “راهی” قائلم، قائل نباشی، اما سابقه ی خالی و زندگی بی حاصل و طبل توخالی این را نمی گویند، برادر عزیز.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر